تلاجن

تو را من چشم در راهم...

۱۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است.

نواندیش دینی شما آماده است

پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۵۸ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
+ به عنوان اولین سوال، نظرتون رو در مورد قیام عاشورا بفرمایید.
- بله، خلاصهٔ نظر بنده اینه که اصولا قیامی در کار نبوده به اون معنا. منتها به هرحال شیعیان چون نیاز داشتن یه داستان حماسی تو تاریخشون داشته باشن، یه مقداری پر و بال دادن بهش که توجیه یه سری اقدامات و تصمیماتشون بشه.
+ متشکرم. لطف می‌کنید نظرتون رو در مورد وقایع بعد از رحلت پیامبر اسلام هم بفرمایید؟
- بله، در واقع اون رو هم اگر شما دقیق نگاه کنید اصلا به این شکلی که می‌گن نیست. یعنی اصولا شیعه نیاز داشته که یه روایت تراژیک خلق کنه تا بتونه خودش رو در موضع مظلومیت قرار بده و اقدامات سیاسی بعدیش رو توجیه کنه.
+ سپاسگزارم. محبت می‌کنید نظرتون رو در مورد نحوهٔ زندگی و از دنیا رفتن بقیهٔ امامان مذهب تشیع هم بفرمایید؟
- بله، به هر حال شما می‌بینید که شیعه در طول تاریخش نیاز داشته به این که کلا همهٔ پیشوایانش رو یه طوری مظلوم و شهید جلوه بده تا برای اقدامات سیاسی بعدی...
+ ممنونم. استاد در مورد تغییرات اقلیمی چه نظری دارید؟
- این هم در واقع از نیاز تاریخی شیعیان برای توجیه اقدامات سیاسی فرهنگی...
+ منشا کرونا؟
- نیاز شیعیان به توجیه کردن اقدامات...
+ علت انقراض دایناسورها؟
- به هرحال می‌دونید شیعیان نیاز داشتن در طول تاریخ...
+ ⚔️⛏️🗡️🔫

برای هدف

چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۳۱ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
از من اگر بپرسید می‌گویم این تقلیل مقام حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) است که بگوییم بین نوشیدن آب برای رفع تشنگی و ننوشیدن آن به خاطر تشنگی امامشان تردید کردند. تردید بود؛ البته کوتاه و گذرا، اما بین نوشیدن آب برای آن‌ که حضرت احتمال می‌دادند با عطشی که در وجودشان هست، نمی‌توانند امر امامشان را به اتمام برسانند، با ننوشیدن آب به جهت این که این احتمال، یقین نبود.




+ ببینید، اصل دلیل ننوشیدن آب، تشنگی امام و اهل حرم است، اما به اعتقاد من دلیل آن لحظهٔ گذرای تردید برای نوشیدن، شخصی نیست.
+ آن آب اگر نوشیده هم می‌شد، فقط به‌قدری بود که ماموریت با موفقیت به اتمام برسد. که البته، در هر صورت نمی‌رسید...

من الغریب الی الحبیب...

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۰، ۰۷:۵۲ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
پروردگارا!
تو که می‌دونی، اگر تا آخر دنیا هم عقل و متخصصین و پروتوکل‌ها اجازهٔ سفر ندن، من یکی جایی نمی‌رم؛ ولی لطفا، خودت به حق صاحب همین شب‌ها و روزها، ما رو انقدر دلتنگ و تنها و محروم از زیارت مزار حبیبانت نپسند جانا...

مرحمت فرموده ما را مس کنید خب

چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۵۱ ب.ظ
نویسنده : مهتاب

یه صفحهٔ اینستاگرامی هست که چند وقت پیش بهش یه کالایی رو سفارش دادم و قرار بود نهایتا ظرف یه ماه ارسال بشه. ارسال نشده و پیگیری کردم و با یه لحن طلبکار سربالا جواب گرفتم و ایضا یه پیام منت‌آمیزی که «همین هفته ارسال می‌شه» و یه طوری که یعنی داریم لطف می‌کنیم و اینا. بعد دقیقا مسئول همین صفحه یک‌سره در حال گذاشتن استوری‌های مختلف تبلیغاتی، تشکر از صبوری مخاطبین احمقی که ما باشیم، تبریک اعیاد و تسلیت شهادت و جمع کردن پول برای قربانی و خیریه و این‌طور چیزاست. حقیقتا دلم می‌خواست یه پیام می‌دادم می‌گفتم به جای این کارا به قولی که به مردم می‌دی عمل کن و این وقت و انرژی استوری گذاشتن رو بذار واسه انجام کارشون یا حداقل خجالت بکش و با این وضع بدقولی‌ت هی دری وری نگو؛ که البته هیچ‌کدوم رو نگفتم، چون تجربه ثابت کرده آخرش اونی که بدهکار می‌شه منم. الغرض، اگر خانم یا آقای جمهوری اسلامی هم به جای این همه تاکید زبانی روی مبانی و اصول و ارزش‌های موردنظرش، کار مردم رو راه بندازه، حالشون رو بپرسه و به سوالاتشون جوابی بده که سربالا نباشه، چه بسا خود اون مبانی و اصول به شکل طبیعی تو قلب مردم جا بگیرن و نیاز به این میزان هزینه‌زایی هم نباشه. چه بسا.




+ الحمدلله که در سراسر این مملکت یه خانم نبود که شایستگی مدیریت یه وزارت‌خونه رو داشته باشه. کاش این دستگاه‌های مختلفی که واسه دههٔ فجر و روز جمهوری اسلامی و روز زن و دختر و... گزارش‌کار رد می‌کنن، اینم جزء دستاوردهای انقلاب در جهت کرامت‌بخشی به خانم‌ها رد کنن^_^ [البته طبیعتاً با اون دستی که رو دکمهٔ ارسال پیامک کشف حجاب نیست]

و از المپیک امسال نتیجه می‌گیریم که...

شنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۲۲ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
از جنس مردم باشید، نسبت به آن‌ها تواضع داشته باشید و همهٔ تلاشتان را بکنید؛ آن‌وقت حتی اگر از آمریکا شکست بخورید، مردم کنارتان هستند، در قلبشان جای دارید و به معنای واقعی کلمه چیزی از ارزش‌هایتان نزد آن‌ها کم نمی‌شود.




+ در روزهایی که گذشت آقای حسن یزدانی و آقای حسن روحانی هر دو از مردم طلب بخشش کردند؛ قاعدتا اگر هر دو نفر را ببخشیم به نفر اول بی‌حرمتی کرده‌ایم :)
+ این روزها که بحث کشتی و ریاست‌جمهوری با هم سر زبان‌ها هستند، تماشای فیلم هندی «دنگال» را پیشنهاد می‌کنم. جهت اثبات این موضوع که تفاوتِ مدیریتِ «دیگه بهتر از این نمی‌شه و همینه که هست» با مدیریتِ «حتما یه راهی برای رسیدن به بهترین حالت وجود داره» مختص ایران و جمهوری اسلامی و دیروز و امروز نیست.

مسن، مردانه، کم‌ظرافت و غیرمردمی

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷ ق.ظ
نویسنده : مهتاب

در عکس‌های مراسم تنفیذ، تحلیف یا تصاویر افتتاح پروژه‌های مختلف، چقدر «مردم»، «خانواده» یا «هنر» دیده‌اید؟ مردم‌سالاری یعنی مردم در انتخابات شرکت کنند و بقیۀ اتفاقات پشت درهای بسته‌ای که آن‌ها را راه نمی‌دهند بیفتد؟




+ اگر قرار باشد شکست بخوریم، به خودمان خواهیم باخت.

نیمهٔ شکستهٔ لیوان

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۳۳ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
تصور کنید یک لات بی‌سروپا، وسط خیابان شما را به باد کتک بگیرد، یکی دو دنده‌تان بشکند، بدنتان پر از کبودی شود، دردهای شدید جسمی (و به تبع روحی) داشته باشید، سختی و سنگینی عمل جراحی را تحمل کنید، ساده‌ترین کارهای روزانه مثل غذا خوردن برایتان سخت و دردناک شود و خلاصه روزهای متمادی طول بکشد تا به وضع عادی برگردید. اگر در جریان دورهٔ نقاهت یا پس از بهبودی به پلیس مراجعه کنید و افسر پلیس به جای تشکیل پرونده و پیگیری شکایتتان از ضارب بگوید: «حالا به هر حال بخشش از بزرگانه. شما ببخش. عوضش ببین چقدر خوب تو بیمارستان بهت رسیدن، چه دکتر و پرستارای خوبی داشتی! این به اون در!»، چه حالی می‌شوید؟ اگر حین بهبودی یا پس از آن، دوباره همان ضارب شما را مورد ضرب و‌ شتم قرار دهد و باز هم پلیس جملهٔ قبل را تکرار کند چه‌طور؟

استیضاح نشدن دولت حسن روحانی بعد از فاجعهٔ آبان ۹۸، کتک‌کاری اول بود و محاکمه نشدنش حتی بعد از پایان دورهٔ مسئولیتش ضرب و شتم دوم است. در این میان جناب رییسی اگر فرشتهٔ مقرب الهی هم باشد و ما را ظرف چهار سال به قدرت اول اقتصادی دنیا هم تبدیل کند (که نیست و نخواهد شد)، اتفاقی است در ردیف خوش‌برخورد بودن همان پزشک و پرستار که گفتم. و اصل موضوع سر جایش است. 



+ رییس‌جمهور باید چه کار کند تا بی‌کفایتی‌اش احراز و استیضاح شود؟
+ آقای رییسی در مراسم تنفیذ امروز گفتند دست‌بوسی رهبر انقلاب توفیقی بوده که به واسطهٔ کرونا از ایشان سلب شده. شما با تداوم سنت دست‌بوسی (رهبری یا علما) موافقید؟ چرا؟

دریا به جای کوه، به جای باد، به جای رفیق و به جای محبوب...

يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۲ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
خیال می‌کنم جناب حافظ اگر شمالی بود، درددل‌هایش را به جای باد به دریا می‌گفت و پیغام و پسغام‌هایش به محبوب را عوض زمزمه کردن در پس پارچهٔ حریر نسیم، مکتوب می‌کرد و به دست خیس موج‌ها می‌سپرد...



+ تصویر، یک لایه افکت دارد.

بازنشر از روزمره‌ها(۳)

جمعه, ۸ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۴ ق.ظ
نویسنده : مهتاب

عاقا من با ورزش قهرمانی و کلا مسابقهٔ ورزشی مشکل دارم✋حالا البته خوشحال می‌شم خبر پیروزی ورزشکارامون رو می‌شنوم یا گاهی هم ممکنه مسابقه‌ای رو گذری ببینم ولی از جهت فلسفی واقعا باهاش مشکل دارم. ورزش خوبه برای سلامتی، آمادگی جسمانی، تفریح، رسیدن به تناسب اندام، برای نیروهای نظامی، شنا مثلا برای نجات جون خودت یا آدما، تو فیزیوتراپی و... منتها این که شب و روز تلاش کنی تا بری تو یه مسابقهٔ فرضی با یه حریف فرضی مبارزه کنی که بهت جایزه بدن رو نمی‌فهمم واقعا🤷

تعفن

سه شنبه, ۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۱ ق.ظ
نویسنده : مهتاب
سنت اصلی روشنفکری (حتی در ملحدانه‌ترین حالت) به مراتب شریف‌تر از روشنفکرزدگی و شبه‌روشنفکری است. کما این که خود تمدن غرب به مراتب شریف‌تر از غرب‌پرست‌ها و غرب‌زده‌هاست.

+ نظر مرا بخواهید، شبه‌روشنفکر جهان‌سومی، کریه‌ترین و نفرت‌انگیزترین موجودی است که در کل کائنات وجود دارد.

نمادین

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۱۳ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
وضع ولی خدا (انسان کامل) در هر زمان، نمادی است از وضع ارزش‌های اصیل انسانی و آنچه موجب فخر انسانیت است. مثلا روز دهم محرم سال ۶۱ هجری، عصارهٔ تمامی وجوه درخشان خلقت آدمی در طول تاریخ، به مسلخ رفت و آنچه از این میراث باقی ماند، تنی رنجور و بیمار بود. و در عصر ما، چنان که می‌بینیم، در ظاهر این ارزش‌ها به دور از بند و بیماری، حضور دارند، اما در حقیقت ناپیدا و مغلوبند و مضطر و منتظر، میان بیم و امید.