اوضاع خبررسانی در عصر کنونی بهگونهای است که بسیاری از ما هر روز به سطحیترین شیوهٔ ممکن در معرض پیچیدهترین مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... قرار میگیریم. قسمت خندهدار ماجرا آنجاست که با تغییر منابع مرجع خبررسانی هر فرد، احساس و برداشتش نسبت به یک خبر واحد ممکن است بهکلی دگرگون شود و قسمت غمانگیز داستان هم اینجاست که ما متاثر از نظر متخصصین هر حوزهٔ خبری، از شنیدن اخبار آن حوزه ناراحت یا خوشحال میشویم، اما چون تخصصی نداریم، راهحلها را نمیشناسیم و ناراحتی و خوشحالیمان متوهمانه و شدید است. وضع فعلی مثل این است که به شکل زنده در جریان یک عمل جراحی سخت باشیم و یکسره در حال حرص خوردن و ناراحت بودن از این که: «وای خدا چه وحشتناکه! وای مواظب باش! وای نگاه داره اون رگ رو میبره! وای الان میمیره!» و... در حالی که نگرانیهای جراح همان عمل، شبیه من و شما نیست؛ معقول، منطقی و با دانستن شرایط بیمار و راههای برطرف کردن مشکلات حین عمل است. به عبارتی نگرانیها و خوشحالیهای متخصصین هر حوزه، مشخص و کاربردی و حتی اگر شدید باشد، مبنایی و منطقی است، در حالی که مخاطب عام اخبار، فقط به شیوهای سطحی با اخبار درگیری عاطفی پیدا میکند و انرژیاش را صرف ناراحتی یا خوشحالی سطحی و متعصبانه نسبت به چیزی میکند که دقیقا نمیداند چیست.
این شیوهٔ مواجهه با اخبار، عاقلانه نیست.