یه بار چندوقت پیش شروع کردم به ثبت تعداد کارهای اشتباهم در طول روز. کارهایی که عمدی یا سهوی، کوچیک یا بزرگ، اما بهوضوح در تعارض با خواستهها و دستورات حضرت باری تعالی بودن. قصدم این بود بهازای هرکدومشون دو رکعت نماز بخونم و طلب استغفار کنم. منتها بعد یه مدت نسبتا کوتاه، انقدر تعدادشون زیاد شد که واقعا مستأصل شدم و خدا رو شکر کردم که در دین ما موقعیتهای مختلفی هست که حضرت پروردگار به یه بهونهای با حداقل توجه و تضرع، بسیاری از خطاها رو یکجا میبخشن و عفو میکنن. چون اگر بنا بود شرط بخشش اونها استغفار و تضرع تکبهتک بهازای هرکدوم باشه، فکر کنم خیلیهامون کلا از دین خارج میشدیم😅 این ماجرا بهحدی تاثیر عمیقی روی من گذاشت که بخشیدن آدمهای دیگه رو هم برام خیلی راحتتر کرد. من کلا و در مجموع آدم کینهایای نیستم که زود از آدمها دلخور بشم؛ ولی وقتی برام تموم بشن دیگه تقریبا نمیتونم ببخشمشون. منتها دیدم اگر نتونم راحت ببخشم، احتمالا راحت هم بخشیده نمیشم. و اگر میتونم از خطاهای خودم چشمپوشی کنم و توقع مغفرت داشته باشم، باید بتونم از خطاهای بقیه هم بگذرم. خلاصهش این که امروز یکی از اون روزهاست که میشه گونیگونی سنگینی و خبط و خطا رو برد تحویل داد و سبک و راحت برگشت. تا جایی که میتونیم از دستش ندیم🙌
+ تکلیف حقالناس معلومه که مراحل مضاعف جدا داره. ضمن این که درستش اینه طلب مغفرت با نیت جدی برای جبران و اصلاح باشه که همگی استادید و میدونید خودتون. جهت تکمیل بحث فقط گفتم اشاره کنم.
+ من رو هم دعا کنید اگه یادتون موند🤲
سلام علیکم
خداوند خیر فراوان نصیبتان کند. مطلب بسیار خوب و تذکر عالی بود!