حدیثی بود تو یکی از کتابهای درسیمون منسوب به امام صادق علیهالسلام اگر اشتباه نکنم. مضمون حدیث این بود که حضرت فرمودن من نمیپسندم که ملکی رو بخرم و بدون این که تغییر و اصلاحی در اون به وجود بیارم به فرد دیگهای بفروشم. باز اگر اشتباه نکنم این حدیث و امثالش مبنای کراهت معاملات دلالیه. حالا سوال اینه این میزان پول بادآورده که از بورس و رمزارز و خرید و فروش ارز و طلا سرازیر زندگیهای مردم میشه، چه تاثیراتی قراره داشته باشه؟ و چه باید کرد؟
بماند که هنوز درگیریم با اینکه ایا واقعا رمزارز رو میشه حلال دونست یا نه، و درامد حاصل و سود و همه با هم...
بهوضوح با روح حاکم بر قوانین اقتصادی ناهماهنگه.
به نظرت، تفاوت شرایط و موقعیت صدور حدیث با الان رو نباید لحاظ کرد؟....الان تو شرایط کاهش لحظه ای پول ملی، اساسا با این کارها پولی یا سودی سرازیر تو زندگی مردم نمیشه، تهش ارزش پولشون یک چهارم، یک پنجم نشده و همون قدر مونده....
رمز ارز رو هم نمیدونم...وقتی خود بانک مرکزی و وزارت اقتصاد از ۹۸ به گمانم قواعدی براش تصویب کردن...
نه ربطی به شرایط نداره. اگه شرایط مجوز خطا باشن، هر خطایی مجاز میشه. البته دقیقا منم موافقم که ما سیستم رو طوری چیدیم که گرایش به این فعالیتها زیاده؛ اما همین سیستم دقیقا همون چیزیه که باید تغییر کنه.
اسمشو میذارن سرمایهگذاری و تمام