تلاجن

تو را من چشم در راهم...

به امید دیدار :)

چهارشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۲۷ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
کاش تواناییش رو داشتم که توضیح بدم باور ما به نابودی رژیم (اونم به‌زودی)، توهم‌ و خیال و خرافه و آرزو نیست. نتیجهٔ منطقی بررسی تاریخ و سنت‌های خداونده. ولی توضیحش از من برنمی‌آد. انگار که چند روز مونده به شروع طوفان نوح، بخوام در مورد علت ساخت اون کشتی روی خشکی حرف بزنم. یا چند دقیقه مونده به شکافته شدن دریا و درحالی که لشکر فرعون نزدیک و نزدیک‌تر می‌شه، از تخلف نکردن خدا از وعده‌هاش بگم. نه که اصلا نتونم، ولی اون‌طوری که به دلم بشینه و بتونه قلب کسی رو آروم کنه، نه. بلد نیستم متأسفانه.

عجالتا فقط اومدم بگم یکی از چیزهایی که این روزها با همهٔ وجود می‌فهمم چرا انقدر ایمان بهش مهمه، «رجعت»ه. مفهومی که شاید تا همین چند سال قبل برام گنگ و باورناپذیر بود. حداقل اون تاکیدی که روی اعتقاد بهش می‌شد برام قابل‌درک نبود. ولی الان...

الان حس می‌کنم شهدای عزیزمون فقط قراره یه مدت کوتاه بینمون نباشن و به‌زودی برمی‌گردن. و این، نگرانی و ناراحتی از نبودنشون رو به یه انتظار شیرین تبدیل می‌کنه. شیرین‌ترین انتظار دنیا :)

ولی من هنوز نتونستم رجعت رو بفهمم

یعنی فکر میکنم به این معنای رایجی که توی ذهن همه هست نباشه...

 

نمیدونم... به لحاظ نظری درکش نمیکنم

و البته میدونم خیلی اطلاعاتم ناقصه

چه معنایی داره پس؟

خیلی طبیعیه که خداوند به برترین مبارزین راه حق در طول تاریخ اجازه بده ثمرهٔ تلاش‌هاشون رو در همین دنیا هم ببینن. نعمت بر این آدم‌ها تمام می‌شه.

بعد از عمری رفته بودم اون وبلاگم سر بزنم

حواسم نبود با اون آدرس براتون پیام گذاشتم...

 

من به لحاظ نظری خیلی از روایات رو اخذ نمی کنم... رد هم نمیکنم...

رجعت از اون مفاهیم و اعتقادات سهل و ممتنع شیعه هست...

 

نه که نپرسیده باشم ها...

از آدمهای استخوان خرد کرده در این مسائل، پرسیدم...

اما غالبا جواب مشخصی نمیدن...

 

و همین خودش آدم رو حساس تر میکنه که چیزی در ورای این ظاهر باید باشه....

منافاتی نداره. معنای ظاهری رو داشته باشه، در باطن و پنهان هم خبرهای دیگه‌ای باشه.

امیدوارم همین فرمایش شما باشه...

یعنی دلم میخواد همین باشه...

 

جدای از این حرفی که زدم خیلی پرشکوه میشه اگر رجعت به این شکل باشه که تمام انسانهای با عظمت تاریخ در زمان ظهور برگردن

اصلا زمین خیلی به بهشت شباهت پیدا میکنه...

همه که برنمی‌گردن🤔 یه تعداد خاص و مشخصی بنا به تشخیص پروردگار عالم.

توی بحث های رجعت مسائل زیادی مطرح میشه

حتی رجعت اشقیای عالم هم مطرحه

 

و در منطق رجعت یکی از بحث هایی که میشه اینه که مثلا شهید سنوار در زمان حیات دنیاشون، ظرفیت ها و پتانسیل های وجودیشون به خاطر موانعی بالفعل نشده...

ایشون رجعت میکنن تا اونها هم فعلیت پیدا کنه...

 

و میگم...

وارد مباحث علمیش که بشیم موضوع به شدت عجیب و غریبه...

حتی رجعت صاحبات عصمت و 14 معصوم خودمون هم همینطوره...

 

من از آدمهایی که در مباحث معرفتی حقیقتا وزن داشتن اصلا ندیدم علنی بحثی رو مطرح کنن و اگر هم جایی چیزی گفتن خیلی مجمل و گذرا...

شما میگید منافاتی نداره...

من میگم امیدوارم منافاتی نداشته باشه...

اما به نظرم ممکنه منافات هم داشته باشه...

 

ولی خب بیش از 8 ساله دقت در مورد رجعت رو رها کردم...

شاید الان برم بررسی داشته باشم نتیجه ای بگیرم...

 

"ن. .ا استاد به حاشیه راندن بحث اصلیست"

فکر می‌کنم این‌طور داره برداشت می‌‌شه که من نوعی «دوست» دارم رجعت اتفاق بیفته. البته دوست دارم ولی نه به این معنا که اگر در واقع اتفاق نیفته بحران خاصی در باورهام پیش بیاد. منتها در مورد رجعت، اونقدری که من دیدم تاکید وجود داره. رجعت، شفاعت و یکی دو تا مفهوم دیگه که الان یادم نیست. بعضی روایات تاکید دارن اعتقاد به این‌ها لازمه.

منتها این که می‌فرمایید علنی مطرح نکردن و نمی‌کنن، حتما دلایلی داره. شاید بیم ایجاد تنبلی و کم‌کاری دارن. شاید هم دلایل دیگه. کلا در مورد مقولات آخرالزمانی انگار به شکل تعمدی، اطلاعات محدود و قطره‌چکانیه. مثلا تاکید شده اسم کوچیک حضرت صاحب برده نشه و صرفا با القاب و کنیه خطاب بشن. این هم دلایلش مبهمه. ولی خب موظفیم به رعایت و رعایت می‌کنیم.

بله

در روایات تاکید به اعتقاد به رجعت شده...

چی بگم...

اعتقادات شیعه خب واقعا سنگینه...

درکش، هضمش...

اقیانوسه...

طبیعی هست وقتی وارد اقیانوس میشیم خیلی ها نتونن به پائین ترین نقطه ی اقیانوس برسن

 

بلاخره رخش باید تا تن رستم کشد

همین‌طوره. 

«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ...»

سلام مهتاب جان

من این روزها خیلی حس خوبی دارم. در عین حالی که دوست دارم بدو بدو، عیوب و کاستی هام رو رفع کنم

قطعا یه علت حال خوبم ارتباط داشتن با استادمه که هم کلی آگاهی ازشون کسب می‌کنیم هم کلی انرژی مثبتن. هم عیب هامون رو یادآور میشن که درست کنیم زود

سلام عزیزم. چقدر خوب. منم الحمدلله حال و هوام خیلی شبیه تو و خوب و آرومه :)

خدا حفظ کنه استادتون رو :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی