دقیقا همون که خود سنوار عزیز، دقیق و کامل گفته بود: «آیا دنیا از ما انتظار دارد که کشته شویم و قربانیان خوبی باشیم؟ تا بیسروصدا ما را سلاخی کنند؟»
پ.ن: من شخصا ترجیح میدادم همهٔ اون حرفایی که صهیونیستا میزدن درست باشه و سنوار عزیز تا آخرین روز مبارزه تو اعماق تونلها تو امنیت بمونه.
پ.ن۲: ر.ک به توصیهٔ امیرالمومنین به یکی از خلفا در مورد حضور در میدان نبرد: «زمامدار مانند رشته است که مهرهها را جمع مىکند و اگر رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده شده، به گونهاى که دیگر نمیتوان همه را جمع کرد». ممکنه بگید این مال شرایط خاصی بوده و خود حضرت هم در زمان حکومت در جنگها حضور داشتن. بله، ممکنه نیاز به حضور باشه. سنوار عزیز هم تو هتل و ویلای ترکیه و دبی و قطر نبود. تو همون غزه بوده و لازم بوده تا حد ممکن از جونش محافظت کنه. نه برای نفع شخصی که برای پیشبرد هدف.
پ.ن۳: بحث رعایت اخلاق جنگی جداست. ما شبیه اون حیوونا نیستیم و قرار هم نیست باشیم. ولی این چیزایی که اینا گرفتن دستشون، ربطی به اخلاق جنگی نداره. از تدبیر فرمانده حرصشون گرفته.
پ.ن۴: به عنوان یه شاهد حداقلی، ر.ک سریال مختارنامه. اونجا که خانوادهٔ فرماندهان رو بردن توی قصر که ازشون محافظت بشه.