تا همین چند سال پیش، برای دفاع از جمهوری اسلامی تکیهٔ ذهنی من روی استقلال، اسلامیت و جمهوریتش بود و اون بخشی که ضعیفتر میدونستمش «آزادی» بود. الان معتقدم برای رسیدن به همون آزادی هم راهی جز حمایت و تقویت جمهوری اسلامی نداریم. آزادی، خلاف ادعای مدعیان پرسروصداش، در ادامهٔ امنیت و قدرت بومی حاصل میشه (و بدون اینها حصولش بیفایده است) و برای قدرت بومی، ساختارهای متکی به ایدئولوژی و هویت بومی موردنیازه.
+ به طور معمول مطلق صحبت کردن خردمندانه نیست. اما به عنوان کسی که در دورههایی از زندگیش در حد خودش برای ارتقای سطح فرهنگی کشور تلاشهایی کرده و در دورههایی هم متاسفانه کمکار یا بیکار بوده در این حوزه، باید بگم پرامیدترین و پرنشاطترین حالات، مربوط به همون دورهٔ اوله. با این که بهطبع، اون فعالیتها باعث میشد بیشتر و دقیقتر در جریان مشکلات باشم، ولی پر از ایده و امید و تلاش بودم. خلاصه این که اگر کسی همیشهٔ خدا تو فاز «نمیشه» و «نمیتونیم» و در مجموع، غر زدن و ناامیدیه، بدونید خودش هیچکاری انجام نمیده. این آدما حواشی صفحات تاریخن. میشه بهشون کمک کرد یا توضیح داد، براشون دعا کرد یا حتی دوستشون داشت؛ ولی نباید جدیشون گرفت.
«حواشی صفحات تاریخ!»
تعبیر قشنگیه.
پاراگراف اول عالی بود..