تلاجن

تو را من چشم در راهم...

ما چگونه مستقل شدیم

چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۲، ۰۹:۰۰ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
می‌دونید، استقلال چیز خوبیه. منتها درستش اینه ذره‌ذره به دست بیاد. مثل این که برای یاد گرفتن شنا لازمه مربی‌ای داشته باشی که قدم به قدم اصولش رو بهت یاد بده. منتها ماها یه مقداری با روش «پرتش کن تو آب خودش یاد می‌گیره» مستقل شدیم. می‌شه این‌طوری هم شنا یاد گرفت ولی اثرات اون شوک تا مدت‌ها باقی می‌مونه. شاید هم هیچ‌وقت از بین نره. خلاصه که «دختر مستقل» و کلا «آدم مستقل» از دور جالبه؛ منتها برای این که از نزدیک هم جالب باشه، رعایت یه اصولی لازمه. اگر مادر/پدر هستید یا قراره بشید، حواستون به این اصول باشه.


پ.ن: منظورم از استقلال داشتن خونهٔ جداگانه نیست.
پ.ن۲: مطلب مربوط به اربعین رو ادامه می‌دم ان‌شاءالله. منتها یه مقدار زمان می‌بره. هم تازه رسیدم و خسته و کمی مریضم و هم کلیدواژه‌ها نسبتا زیاده.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی