تلاجن

تو را من چشم در راهم...

یه ماه دیگه قراره مطالب این وبلاگ رو از دسترس خارج کنم. گرچه که دلم برای همه‌تون و برای این فضا تنگ می‌شه، ولی خب، در رفتنی رو باید بست. واقعا واقعا تو این مدت تلاش کردم تو نوشتن مطالب یا جواب دادن به نظرات، احترام مخاطب حفظ بشه، نظرات رو در اسرع وقت جواب بدم، هیچ نظری بی‌جواب نمونه و حتی می‌تونم بگم جاهایی که تند شدم به نظرم اون تندی لازم بود‌ نه این که از دستم در رفته باشه. با این همه وقتی گاهی‌ وقتا بعضی نظراتی رو که قبلا به نظر خودم خوب جواب داده بودم می‌خوندم، حس می‌کردم به قدر کافی خوب و همدلانه و مودبانه نبوده و می‌تونست بهتر باشه. به هر حال آدمی‌زاده دیگه. اونم آدمی‌زاد پرخطایی مثل من. خلاصهٔ کلام این که منت می‌ذارید سرم اگر حرفی برای گفتن هست از جهت دلخوری و اینا بهم بگید تا حل‌وفصلش کنیم، اگر هم نه که محبت کنید و نگفته حلال کنید بابت قصور و تقصیرها. خطا و اشتباه زیاد بوده متاسفانه ولی امیدم اینه برایند حضورم تو این فضا مثبت بوده باشه. برای خودم حداقل.

سال جدید و قرن جدیدتون هم پیشاپیش مبارک و ان‌شاءالله که پر از خیر و برکت و سلامتی باشه. اگر برگشتم که هیچی (خودم میلیون‌ها بار یادآوری می‌کنم :دی) ولی اگر دیگه نیومدم، تو روزا و حالای خوشتون منم دعا کنید. دعا مقوله‌ایه که عمیقا بهش اعتقاد و نیاز داشتم و دارم.

اگر قرار باشه برگردم یا جای دیگه‌ای بنویسم همین‌جا پست می‌ذارم و اطلاع می‌دم. روزمره‌ها هم تا ۱۵اسفند به‌روز می‌شه‌، بعد دیگه اون‌جا رو هم می‌بندم.
مراقب خودتون باشید. دعا فراموش نشه و یا علی مدد✋




+ ناشناس و‌ خصوصی مثل همیشه بازه، اگر احیانا حرف درگوشی‌ای مونده. اگر نظر خصوصی و ناشناس‌ گذاشتید بدون این که عضو بیان باشید یا ایمیل گذاشته باشید، تو نظرات همین مطلب بهش جواب می‌دم. فقط یه اسم خاصی چیزی بذارید که بشه راحت جواب داد.

سلام، مطالب رو از دسترس چه کسایی خارج کنید؟ پیش‌نویس یا کلا حذف؟

سلام. از دسترس خواننده‌ها. پیش‌نویس می‌شن.

کاش میشد بگید دلیل رفتنتون چیه؟!. گروه خصوصیه. ولی خب کاش باز برگردید.

خدانگهدارتون. :)

مجموعه‌ای از دلایل و در راسشون، وضعیت بیان. 
ممنون عزیزم. ان‌شاءالله هرچی خیره :)

هم‌چنین :)

از سال 89 داری مینویسی..حذفش نکن بزار باشه اما فقط ننویس دیگه...

احتمالا همین بشه. مطالب رو می‌ذارم رو پیش‌نویس.

زودتر برو ک بعدن میفمی با رفتنت به خودت چ خدمتی کردی

بری دگ برنگردی ... ایشالا

ممنون که به فکر من هستید :)

ما که تازه اومدیم. انگار دیر اومدیم. ولی کار خوبی می‌کنید که میرید از اینجا. روبیکا برید بهتر از اینجاست حتی 

کاش بشه واقعا یه فضای بهتر پیدا کرد برای نوشتن.

اگر جای بهتری سراغ ندارید، همینجا بمونید بهتر از ننوشتنه

تا الان این‌طوری فکر می‌کردم؛ ولی الان فکر می‌کنم ننوشتن (حتی موقتی) بهتر از این‌جا نوشتنِ مداومه.

سلام

روزبخیر

توی مخاطبانی که میخوندمشون تقریبا آخرین وبلاگی بودید که هنوز فعال بودید...

ان شا الله روزهای خوبی پیش رو داشته باشید...

 

یه چیزی رو هم فکر کنم هیچ وقت بهتون نگفتم:

توی محل کارم یه نیروی خانمی داشتم... ایشون اغلب منو یاد شما مینداخت... و شما غالبا منو یاد ایشون مینداختید...

:)))

سلام. روز شما هم به‌خیر باشه ان‌شاءالله.

فهرست وبلاگ‌هایی که من می‌خونم هم خیلی سوت و کور شده. تعدادشون کمه و همون تعداد هم اغلب نمی‌نویسن یا دیربه‌دیر می‌نویسن و...

ممنونم. و همین‌طور شما و خونوادۀ محترمتون.


ان‌شاءالله که نیروی خوبی بوده :)

نوشته‌هات قشنگن. کاش بعد از اینکه هر کاری خواستی با پست‌های قبلی کنی کردی، بازم بمونی و بنویسی.

ممنونم ازت. منم واقعا امیدوارم بتونم برگردم :)

کار تخصصیش منو یاد شما نمی نداخته...

نیرویی بوده که غالبا اعتراض داشت...

اتفاقا اغلب سعی میکردم تا جایی که در اختیار من هست و حرفاش منطقی هست مشکل رو برطرف کنم...

اما بعد از حدود دو یا سه سال همکاری از مجموعه ما رفت و نظرش این بوده که در ظاهر با اخلاق یه سری همکاراش اختلافات زیادی داشته اما در واقع بیشترین اعتراض رو به مدیریت من داشته...

و من عامل اصلی رفتنشون بودم

:))

منم کلی پرسیدم.

اعتراض می‌کنم پس هستم :)

ماهایی که خیلی معترضیم باید یاد بگیریم اعتراضات رو متناسب با ظرفیت مخاطبین و با همدلی بیان کنیم، و الا باعث آزار همه می‌شیم. بیش‌تر از همه هم خودمون. اگه اینو یاد بگیریم، خیلی می‌تونیم مفید باشیم برای بهبود مسائل.

برات بهترین ها رو آرزو می‌کنم مهتاب عزیز.

امیدوارم دوباره نوشته هات رو( اینجا یا جای دیگه) دوباره بخونم.

ممنونم ازت گلشید خانومی گل ^_^

منم مطالبتون حساسیتتون و تلاشتون برای مطالبه گری عقلانی و آزاداندیشانه را دوست داشتم و امیدوارم باز هم بنویسید.

راستی من دارم فیلم خواب زمستانی که معرفی کرده بودین رو میبینم اما مثل یه سریال:) جالب بود تا اینجا و تامل برانگیز...

ممنونم از محبتتون. لطف دارید واقعا :)

ممنون از اعتمادتون :) آره، یکم کش‌داره فیلمش ولی به یه بار دیدن می‌ارزه قطعا. مخصوصا که ما تو ایران بیش‌تر مخاطب محصولات سطح پایین فیلم‌سازی ترکیه هستیم؛ دیدن این کارا از این جهت هم مفیده.

تو اگه واقعا دنبال حلالیت گرفتنی باید بری به هر کی یادته بهش ظلم کردی یا احتمال ظلم میدی سر بزنی و با شکستن خودت ازش معذرت بخواهی. تو بقیه زندگیتم سعی کنی مشابه ظلمایی که اینجا کردی رو نکنی. این میشه حلالیت گرفتن واقعی

اگه هم حلالیتت فقط بخاطر نوشته شدن آخرین پستته یا مثلا میخواهی بگی ظلمی نکردی و اینا رو نوشتی واسه محکم کاری که شاید اگه از دستت در رفته جبران بشه که بازم خیلی فرقی به حالت نمیکنه

من سعی کردم دلخوری‌هایی که بعضا این‌جا بین من و بعضی دیگه از دوستان به وجود اومد، تو همون زمان خودشون حل‌و‌فصل کنم و بابتشون توضیح بدم، عذرخواهی کنم (اگر مقصر بودم) یا حداقل دعوت کنم به گفت‌و‌گوی بیش‌تر در مورد موضوع. تا اون‌جا که یادمه چیزی رو نذاشتم بمونه و تلنبار شه. این متن رو گذاشتم برای مواردی که من متوجه نشدم و کسی دلخور شده، یا کسی که تو زمان خودش گفته مهم نیست ولی واقعا رو دلش مونده چیزی، یا کسی که من ازش خواستم بیش‌تر حرف بزنیم و اون آدم تو زمان خودش پیامم رو بی‌جواب گذاشته. چون بعد بستن این‌جا دیگه کسی نمی‌تونه باهام ارتباط بگیره، گذاشتن این مطلب لازم بود.

+ پبشنهادم اینه با پیش‌داوری ننویسید و انقدر راحت نیت آدم‌ها رو حمل بر بدی و ریاکاری نکنید. حسن ظن داشته باشید به آدما. این‌طوری آرامش خودتون هم بیش‌تره.

من مدت زیادی اینجا رو خوندم و از خودت یاد گرفتم پیش داوری کنم و گاهی هم یادم می ره حسن ظن داشته باشم. اینطوری آرامش مثل آرامش تو کم شد.

نمونه کوچک حسن ظن و پیش داوری نکردنتم همین چرندیات یه طرفه ت درباره شرکت بیان که چرندیات بقیه رو منتشر کردی و چارتام خودت روش گذاشتی و به هیچ کسم گوش نکردی. اتفاقا قبل مرگ وبلاگت از اونام بهتره حلالیت بگیری.

 

 

 

 

 

به قول اون ناشناس اولی تو با رفتنت از اینجا اول از همه به خودت خدمت میکنی. البته اضافه بر اون به مخاطبت هم خدمت میکنی که این خشونت پنهانت رو ازشون دریغ می کنی. و الا معلوم نبود بقیه مخاطبات هم کم کم مثل من سرشار از حسن ظن و پیش داوری می شدن. مثل خودت در مقابل خیلی اتفاقات.

از لحن و کلمات غیرمودبانه‌تون که بگذرم، در مورد شرکت بیان تو تمام جواب‌های نظرات اون مطلب یه روند منطقی وجود داره و این که من به حرف هیچ‌کس گوش نکردم به این دلیله که کسی دلیل محکمه‌پسندی نداشت. فقط یه دونه مصاحبهٔ مدیر شرکت بیان رو ندیدم که اونم به نظرم لازم نبود. توضیحات این آدم تو سال ۹۵ در مورد بیان، چه ربطی داره به چیزی که الان من باهاش مواجهم و دو‌دوتای منطقی‌ای که پشت سوال سادهٔ من هست؟ ضمن این که تو اغلب جواب‌ها تاکید کردم من دلیلی ندارم این چیزا حتما درست باشه، ولی دلیلی هم وجود نداره که درست نباشه و وقتی راهی هم برای پرسیدن نیست، طبعا عاقلانه‌تره فرض رو بذاریم رو صحتشون.

خب پس خوش به حال شما و اون خانم/آقای ناشناس‌ که من دارم می‌رم. فقط تعجبم از اینه با این همه حس بد و گاردی که نسبت به من و این‌جا دارید، چرا می‌خوندینش؟! [حسن ظن بالاخره یا سوءظن؟]

اتفاقا با همین روند منطقی که بهش می نازی ظلم می کنی . بعدم می گی " وااااا ... مگه من چیزی گفتم ؟ همه حرفام حق بود با استدلال و سند و مدرک . شمام اگه استدلال داری بیا تا گفت و گو کنیم . تازه من که نمی گم حرفام درسته فقط می گم روندم منطقی و مستدله . بعدها ممکنه نظرم عوض بشه " :)))))))) همینا رو همیشه می گی دیگه . پنج ساله دور همین حرفا می چرخی :))

آره عزیزم منطقا دلیلی برای ظلم کردن تو وجود نداره . منم منطقا بی احترامی ای نمی کنم بهت و رک حرف می زنم مثل خودت . ولی در واقع کااااملا معلومه که هم تو منطقا ظلم کردی و هم من منطقا دارم بهت بی احترامی می کنم ^_^

 

من شخصا دوس دارم باشی و ببینم به کجا می رسی . ازت می خوام عبرت بگیرم . بخاطر اینه که با این همه حس بد و خشم پنهانی که داری و بهم منتقل می کنی هنوزم می خونمت . حتی دوس دارم ازدواج کنی و ببینم با این اخلاق و روند منطقیت چه کارایی با شوهرت و خونواده شوهرت می کنی . بیا برامون روندای منطقیتو  تعریف کن حتما وقتی شوهر کردی ؛)

چه خشم عمیقی نسبت به من دارید. جالبه واقعا :)

من همین الانم تمام و کمال آینهٔ عبرتم. لازم نیست منتظر آینده باشید.

خشم عمیق فقط بعضی پستا و روزمره هات . خصوصا اونایی که می نویسی و پاک می کنی . بقیه اداتو درمیارن .

گفتم که از تو یاد گرفتم حسن ظن و پیش داوری و خشم عمیق به آدما و طلب کاری از عالم و آدم و نصیحتای الکی و نگاه از بالا به پایین و رک بودن و خیلی چیزای دیگه رو ...

هنوز مونده . نرو و بنویس تا بعدا بهت بگم دیدی قبلا عبرت نبودی و تازه عبرت شدی

رفتن نرفتنت فرقی نمی کنه وقتی همینی که هستی . ولی نرو تا بیشتر ببینیمت . سمیه نرو ؛)

ای کاش جای دیگری بنویسید.

شما محبت دارید. ولی فکر می‌کنم فعلا ننویسم بهتره.

موفق باشی :)

خداحافظ

سلامت باشی :) 
خدا نگهدار تو و عزیزانت باشه ان‌شاءالله. دعام کن پلیز.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی