کاش میشد بگید دلیل رفتنتون چیه؟!. گروه خصوصیه. ولی خب کاش باز برگردید.
خدانگهدارتون. :)
از سال 89 داری مینویسی..حذفش نکن بزار باشه اما فقط ننویس دیگه...
زودتر برو ک بعدن میفمی با رفتنت به خودت چ خدمتی کردی
بری دگ برنگردی ... ایشالا
ما که تازه اومدیم. انگار دیر اومدیم. ولی کار خوبی میکنید که میرید از اینجا. روبیکا برید بهتر از اینجاست حتی
اگر جای بهتری سراغ ندارید، همینجا بمونید بهتر از ننوشتنه
سلام
روزبخیر
توی مخاطبانی که میخوندمشون تقریبا آخرین وبلاگی بودید که هنوز فعال بودید...
ان شا الله روزهای خوبی پیش رو داشته باشید...
یه چیزی رو هم فکر کنم هیچ وقت بهتون نگفتم:
توی محل کارم یه نیروی خانمی داشتم... ایشون اغلب منو یاد شما مینداخت... و شما غالبا منو یاد ایشون مینداختید...
:)))
نوشتههات قشنگن. کاش بعد از اینکه هر کاری خواستی با پستهای قبلی کنی کردی، بازم بمونی و بنویسی.
کار تخصصیش منو یاد شما نمی نداخته...
نیرویی بوده که غالبا اعتراض داشت...
اتفاقا اغلب سعی میکردم تا جایی که در اختیار من هست و حرفاش منطقی هست مشکل رو برطرف کنم...
اما بعد از حدود دو یا سه سال همکاری از مجموعه ما رفت و نظرش این بوده که در ظاهر با اخلاق یه سری همکاراش اختلافات زیادی داشته اما در واقع بیشترین اعتراض رو به مدیریت من داشته...
و من عامل اصلی رفتنشون بودم
:))
برات بهترین ها رو آرزو میکنم مهتاب عزیز.
امیدوارم دوباره نوشته هات رو( اینجا یا جای دیگه) دوباره بخونم.
منم مطالبتون حساسیتتون و تلاشتون برای مطالبه گری عقلانی و آزاداندیشانه را دوست داشتم و امیدوارم باز هم بنویسید.
راستی من دارم فیلم خواب زمستانی که معرفی کرده بودین رو میبینم اما مثل یه سریال:) جالب بود تا اینجا و تامل برانگیز...
تو اگه واقعا دنبال حلالیت گرفتنی باید بری به هر کی یادته بهش ظلم کردی یا احتمال ظلم میدی سر بزنی و با شکستن خودت ازش معذرت بخواهی. تو بقیه زندگیتم سعی کنی مشابه ظلمایی که اینجا کردی رو نکنی. این میشه حلالیت گرفتن واقعی
اگه هم حلالیتت فقط بخاطر نوشته شدن آخرین پستته یا مثلا میخواهی بگی ظلمی نکردی و اینا رو نوشتی واسه محکم کاری که شاید اگه از دستت در رفته جبران بشه که بازم خیلی فرقی به حالت نمیکنه
من مدت زیادی اینجا رو خوندم و از خودت یاد گرفتم پیش داوری کنم و گاهی هم یادم می ره حسن ظن داشته باشم. اینطوری آرامش مثل آرامش تو کم شد.
نمونه کوچک حسن ظن و پیش داوری نکردنتم همین چرندیات یه طرفه ت درباره شرکت بیان که چرندیات بقیه رو منتشر کردی و چارتام خودت روش گذاشتی و به هیچ کسم گوش نکردی. اتفاقا قبل مرگ وبلاگت از اونام بهتره حلالیت بگیری.
به قول اون ناشناس اولی تو با رفتنت از اینجا اول از همه به خودت خدمت میکنی. البته اضافه بر اون به مخاطبت هم خدمت میکنی که این خشونت پنهانت رو ازشون دریغ می کنی. و الا معلوم نبود بقیه مخاطبات هم کم کم مثل من سرشار از حسن ظن و پیش داوری می شدن. مثل خودت در مقابل خیلی اتفاقات.
اتفاقا با همین روند منطقی که بهش می نازی ظلم می کنی . بعدم می گی " وااااا ... مگه من چیزی گفتم ؟ همه حرفام حق بود با استدلال و سند و مدرک . شمام اگه استدلال داری بیا تا گفت و گو کنیم . تازه من که نمی گم حرفام درسته فقط می گم روندم منطقی و مستدله . بعدها ممکنه نظرم عوض بشه " :)))))))) همینا رو همیشه می گی دیگه . پنج ساله دور همین حرفا می چرخی :))
آره عزیزم منطقا دلیلی برای ظلم کردن تو وجود نداره . منم منطقا بی احترامی ای نمی کنم بهت و رک حرف می زنم مثل خودت . ولی در واقع کااااملا معلومه که هم تو منطقا ظلم کردی و هم من منطقا دارم بهت بی احترامی می کنم ^_^
من شخصا دوس دارم باشی و ببینم به کجا می رسی . ازت می خوام عبرت بگیرم . بخاطر اینه که با این همه حس بد و خشم پنهانی که داری و بهم منتقل می کنی هنوزم می خونمت . حتی دوس دارم ازدواج کنی و ببینم با این اخلاق و روند منطقیت چه کارایی با شوهرت و خونواده شوهرت می کنی . بیا برامون روندای منطقیتو تعریف کن حتما وقتی شوهر کردی ؛)
خشم عمیق فقط بعضی پستا و روزمره هات . خصوصا اونایی که می نویسی و پاک می کنی . بقیه اداتو درمیارن .
گفتم که از تو یاد گرفتم حسن ظن و پیش داوری و خشم عمیق به آدما و طلب کاری از عالم و آدم و نصیحتای الکی و نگاه از بالا به پایین و رک بودن و خیلی چیزای دیگه رو ...
هنوز مونده . نرو و بنویس تا بعدا بهت بگم دیدی قبلا عبرت نبودی و تازه عبرت شدی
رفتن نرفتنت فرقی نمی کنه وقتی همینی که هستی . ولی نرو تا بیشتر ببینیمت . سمیه نرو ؛)
سلام، مطالب رو از دسترس چه کسایی خارج کنید؟ پیشنویس یا کلا حذف؟