در نبرد میان حق و باطل و اگر دوست ندارید ماجرا را اینطور ببینید، در کارزار میان ظالم و مظلوم، احتمال دارد فضایی ایجاد شود که افرادی نامرتبط یا کمترمرتبط به موضوع، مال یا جانشان را از دست بدهند. این افراد، گرچه مستقیما در جریان نبرد حضور ندارند، اما چون آسیبی که به آنها وارد شده از پیامدهای نبرد اصلی است، در زمرهٔ قربانیان همان موضوع اصلی محسوب میشوند. برای خود من مدتی طول کشید تا مسئله را تحلیل کنم، ولی با تشکر از جناب نولان، تماشای فیلم «دانکرک» کمک موثری به حل مسئله بود و همانطور که نولان هم بهدرستی نشان میدهد، پسرک کشتهشده در فیلم، قهرمان جنگی است (ما میگوییم شهید)؛ گرچه که در نبرد مستقیمی با نیروهای دشمن کشته نشد. گرچه که خود فیلم حتی نه دربارهٔ نبرد، که در مورد عقبنشینی است.
+ و بله، شهدا، درجات و مراتب دارند.
+ و بله، اتفاق افتادن این اشتباهات و شهید دانستن قربانیان به مفهوم نادیده گرفتن خطای خاطیان یا مجازات نکردنشان نیست.
+ انصاف این بود برنامهٔ رسانهها و فضاسازی شهری برای شهدای تشییع کرمان و شهدای هواپیما خیلی بیشتر و خلاقانهتر از این باشد.
+ انصاف این بود برای حادثهٔ کرمان هم مثل موضوع هواپیما، دادگاه تشکیل میشد.
+ انصاف این است برای هر سه حادثهٔ ناگوار دیماه۹۸ ناراحت باشیم؛ نه این که به دلایل سیاسی یا عقدههای شخصی و شخصیتی، برای تسلیت گفتن یا ابزار احساسات، گزینشی عمل کنیم یا بدتر از آن، رسما دوگانه و چندگانه بسازیم.
+ از خداوند برای شهدای عزیزمان علو درجات، برای خانوادههایشان صبر و اجر و برای خودمان انصاف و عاقبتبهخیری مسئلت میکنیم.
سلام
باید اعتراف کنم با خوندن این مطلب اون دست از مخاطبانم رو که میگفتن مطالبت سخت فهمیده میشه عمومیت نداره، رو درک کردم...
فکر نمی کردم یه روزی خودم همچین نظری در مورد مطلبی توی وبلاگها پیدا کنم...
که الحمدلله یافت شده...
منم از ماجراهای تلخ 98 ناراحت شدم...
یادمه روزی که تهران آتش فشان جمعیت بود برای تشییع سردار... من توی بیمارستان شریعتی تهران برای صحبت و مشاوره با یه جراح نوبت گرفته بودم تا برای پدرم تصمیمی بگیریم...
ان شاالله در پوسته ی حوادث غرق نشیم...