خب، ظاهرا که دوران شونزده‌سالهٔ حکومت سمنانی‌ها تموم شد و می‌ریم که داشته باشیم حکومت مشهدی‌ها رو بر دوسوم قوای مملکت. این دوسوم قوا یه زمانی دست ما مازندرانی‌ها هم بود که چون خیلی دوران درخشانی نبود، من سوت‌زنان از کنارش عبور می‌کنم. البته با توجه به این که رژیم قبلی هم دست ما بود، شاید بهتر باشه ماها کلا وارد سیاست نشیم 😁


پ.ن:
۱: البته من سنم به رای دادن به آقای احمدی‌نژاد قد نمی‌ده و ایشون از سال ۸۸ دیگه چهرهٔ محبوبی نیستن برای من، منتها حسرت تبریک گفتن رقبای اصلاح‌طلب به رییس‌جمهور منتخب، دوازده‌ سال بود رو دلم مونده بود.
۲: تبریک زودهنگام رقبا قبل از اعلام نتایج رسمی، کار درستی نبود.
۳: دومین باره کسی که بهش رای دادم انتخاب شده و اولین باره این اتفاق در حد ریاست‌جمهوری افتاده.
۴: آرای باطله دوم شدن. امیدوارم پیام این اتفاق، اون‌جاهایی که باید، دریافت بشه.
۵: خوشحالم و نگران. خوشحالی بابت آمار مشارکت (نه که کافی باشه ولی با توجه به جمیع مسائل و تبلیغات منفی، بازم خوبه انصافا) و رای بالای رییس‌جمهور منتخب و نگرانی بابت مسیر سختی که رو‌به‌روی دولته. ان‌شاءالله که قبل از هر چیز شاهد ترمیم شکاف‌های اجتماعی ایجادشده باشیم که قطعا بدون توجه به همهٔ اقشار جامعه و دیدن دغدغه‌هاشون ممکن نیست.
۶: امروز حتی آقای روحانی هم به نظرم آدم خوب و فرهیخته‌ای می‌آد :)
۷: دعا کنیم برای ایرانمون :)

بعدنوشت: از اتاق فرمان اشاره کردن دوسوم قوای مملکت که یکی دوسالی هست دست مشهدی‌هاست‌. که خب، راست می‌گن😅