تلاجن

تو را من چشم در راهم...

زیرساخت

دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۶:۱۷ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
یک راه موقت برای نزدیک شدن به عدالت آموزشی این است که سهمیه‌های محیرالعقول فعلی را بردارند و بر اساس نوع دبیرستانی که دورهٔ دوم متوسطه در آن گذرانده شده، سهمیه تعیین کنند. می‌شود این را با سهمیهٔ مناطق هم ترکیب کرد. بدین صورت که دانش‌آموزان مدارس دولتی/شاهد/سمپاد/نمونه/غیرانتفاعی هر منطقه، با دانش‌آموزان مدارس مشابه از همان منطقه رقابت کنند. ملاک هم بیش‌ترین سال‌های تحصیلی دانش‌آموز باشد؛ مثلا اگر کسی دو سال غیرانتفاعی بوده و سال آخر به مدرسهٔ دولتی رفته، در گروه مدارس غیرانتفاعی آزمون بدهد. اگر هم کسی سه سال تحصیلی‌اش متفاوت بوده، ملاک سال آخر باشد. این طرح را (که طبعا نیاز به جزئیات بیش‌تر دارد و ایراداتی هم دارد) موقتا اجرا کنند؛ بعد هم بودجهٔ آموزش و پرورش (و هم‌زمان نظارت را) به‌تدریج زیاد کنند تا کیفیت مدارس دولتی به‌مرور افزایش پیدا کند.

+ فکر نمی‌کنم هیچ راهی غیر از توجه بیش‌تر به حوزهٔ آموزش، برای حل مسائل بنیادی‌‌مان داشته باشیم.

صحیح است

همش یا فقط خط آخرش؟

سوال دقیقی پرسیدین :) درمورد طرحتونم ایراد خاصی به ذهنم نرسید. (تازه نیاز به طرح چند نمونه سوال هم نداره؛ چون دایره رقابتها متفاوت است)

در هر صورت از وضع فعلی خیلی بهتره. به نظر من هجوم به سمت آزمون‌های سمپاد (که خودش باعث استرس واسه خیلی از خانواده‌ها و بچه‌هاست و عملا بچه داره تمام دوران کودکیش رو صرف تست زدن می‌کنه) و همین‌طور علاقه به حضور تو مدارس غیرانتفاعی (که احتمالا برای خیلی‌ها پرداخت هزینه‌هاش سخته) رو هم کاهش می‌ده.

سلام علیکم

توجه به موضوع آموزش و عدالت آموزشی که قطعاً از مهم‌ترین نیازهای کشور است. اما برای این‌که طرح موردنظرتان روشن‌تر شود، خوب بود که یک مثال می‌زدید. مثلاً فرض کنید با طرح موردنظر شما قرار است برای رشته‌ی «الف» در دانشگاه «ب» پذیرش دانشجو اجرا شود. چگونه این طرح عملی می‌شود؟ (البته می‌دانم که ممکن است توضیحش وقت‌گیر باشد و ضمناً اینجا توضیح دادنش را چندان ثمربخش ندانید و لذا انتظار پاسخ ندارم.)
در مورد نوع مدارس مختلف، می‌توان ضرایب امتیازی در نظر گرفت و در نهایت امتیاز کلی را با روشی مانند میانگین وزنی محاسبه کرد.

البته باز هم یک نقد به این روش این خواهد بود که از میان افراد موردسنجش ممکن است آماده‌ترین افراد به رشته‌ها و دانشگاه‌های موردنظرشان راه نیابند. مثلاً استدلال شود که درست است داوطلب شماره‌ی 1 نسبت به داوطلب شماره‌ی 2 در مدارس سطح بالاتری تحصیل کرده باشد، اما در صورتی که نتیجه‌ی بهتری کسب کرده است، در هر صورت نسبت به فرد شماره‌ی 2 فرد قوی‌تر و شایسته‌تری برای ادامه‌ی تحصیل در رشته و دانشگاه مدنظر است و این به‌سود جامعه است. ضمن این‌که تحصیل در مدارسی مانند سمپاد می‌تواند به توانایی افراد نسبت داده شود و نه بهره‌مندی مالی (این‌که چه‌قدر درست است بماند).

سلام علیکم

مثلا شما سیصد نفر ظرفیت پذیرش رشتهٔ الف رو دارید، این رو با توجه به آمار تعداد دانش‌آموزان مدارس تقسیم می‌کنید بین مدارس مختلف. مثلا سه هزار تا دانش‌آموز شاهد دارید، شیش هزار تا دانش‌آموز غیرانتفاعی. اون وقت به همین نسبت، صد نفر از شاهد دانشجو می‌گیرید، دویست نفر از غیرانتفاعی.

آماده‌تر که والا کنکور یه مشت تسته دیگه. و معمولا هم بهترین نتایج مال اوناییه که بهتر باهاشون کار شده. یعنی الان من هم می‌تونم بگم از کجا معلوم آدم شمارهٔ ۲ اگر امکانات شمارهٔ ۱ رو داشت، نتیجهٔ بهتری نمی‌گرفت؟ چون نمی‌شه به این سوال جواب دقیقی داد، فعلا بهتره موقتا این راه‌کار پیاده بشه و در درازمدت بریم سمت یکسان‌سازی سطح کیفی مدارس. تو متن هم اشاره کردم، یه راه‌حل موقته و نباید فکر کنیم هدف نهاییه. بعد هم تو دنیایی که ارزش هوش هیجانی و در واقع پشتکار آدم‌ها و توانایی سازگاریشون با شرایط (ای کیو)، از هوش منطقی-ریاضی (آی کیو) بیش‌تره، این که ملاک رو ببریم سمت این که چه‌کسی تو همون شرایطی که داره و به نسبت شرایطش، تلاش بیش‌تری کرده، خیلی به عدالت نزدیک‌تره تا وضع فعلی. 

استعداد درخشان هم عملا آزمونه مثل کنکور. اونم هرکس پول بیش‌تر و کلاس بهتر داشته باشه، احتمال موفقیتش بیش‌تره. ولی حالا اینم اگر نباشه، کسی منکر توانایی‌شون نیست. ولی عادلانه‌تر اینه که با آدم‌هایی تو سطح توانایی خودشون رقابت کنن دیگه. حالا که توانایی‌شون بیش‌تره، پس مشکل خاصی هم پیش نمیاد.

سپاس فراوان هم بابت توضیحات خوب و کامل شما و هم بابت پاسخ سلام (شما ببخشید. این عادت سلام کردن من در نظرات نامأنوس است.)

من هم با نظرات شما پیرامون عدم تناسب امکانات و برقرار نشدن عدالت موافقم (از قبل هم بودم)، هم در باب کنکور و هم تا حدی در مورد سمپاد. اما در عمل، احتمالاً با مطرح کردن نکته‌ای که عرض کردم، با چنین طرح‌هایی مخالفت می‌شود. بعد می‌گویند: راه درست آن است که شرایط و امکانات مناسب و عادلانه برای همه فراهم شود و بعد هم می روند تا دفعه‌ی بعد که باز این بحث مطرح شود.

البته که باید امیدوار بود و تلاش کرد و راه‌ها را بررسی کرد و آگاهی داد.

سپاس بابت مطلب مفیدتان

نه خواهش می‌کنم؛ من باید دقت می‌کردم :)

والا با این وضع تعارض منافعی که ما تو کشور داریم، منم تو کوتاه‌مدت خوشبین نیستم؛ ولی بله، به هرحال مطرح کردن این ایده‌ها از نگفتنشون بهتره. لینک این پست رو برای آقای علی خضریان، مجید حسینی و وحید اشتری تو اینستا فرستادم. امیدوارم بخوننش.

بسیار خوب! ان شاء الله منجر به حرکت‌های مثبت شود.

به امید خدا :)

کی کلا قراره از سهمیه دست بردارین؟ 

هر گردی گردو نیست جانم. این چیزی که من نوشتم کارکردش در حد سهمیهٔ مناطقه که وقتی شرایط برای همه یکی نیست، کمک می‌کنه سیستم عادلانه‌تر بشه.

+ بعدم سهمیه‌های قبلی رو من ننوشتم که می‌فرمایید «دست بردارین».

واقعاً آخه این حرفا فقط قضیه رو پیچیده تر میکنه و هیچ کمکی هم نمیکنه. کسی که رتبه کنکورش خوبه، حالا به زور پول یا مدرسه یا هرچی، واقعا تواناییش برا اون رشته بیشتره. و اگه بعدا آدمایی که رتبه هاشون از لحاظ درصد شبیه هم نیست برن سر یه کلاس بشینن، نه تنها اون آدمی که با سهمیه اومده نمیتونه خودشو به بقیه برسونه، بلکه سرخورده هم میشه. (نمونه واقعی میشناسم که دارم میگم) 

اگه قراره عدالتی اتفاق بیفته، با این چیزا درست نمیشه. و اصلا نمیشه مدارس رو به دولتی و غیرانتفاعی و سمپاد و نمونه تقسیم بندی کرد. 

یا هرچی؟ :)

منم به عینه دیدم چطور آدم‌هایی که معلم‌های خوب و آموزش درست نداشتن، با عوض شدن معلم‌هاشون، نتایجشون از زمین تا آسمون تغییر کرد. این روشی که من گفتم، بهترین‌های هر مدرسه رو پیدا می‌کنه و اینا هرچی نباشن، سخت‌کوش هستند و با وضع فعلی خیلی متفاوته. بعدم عرض کردم، راه‌حل موقته تا کم‌کم تو یه برنامهٔ بلندمدت، سطح کیفی مدارس بیاد بالا. ولی حتی حتی حتی اگر اون بلندمدته هم پیاده نشه، در همین حد هم، باز فرسنگ‌ها از وضع فعلی بهتره که آدم‌های زیادی صرفا به خاطر نداشتن پول برای ثبت‌نام تو‌ مدارس غیرانتفاعی خاص و استفاده از مشاورها و معلم‌های ویژه، از همه‌چیز محروم می‌مونن و در مقابل سهمیه‌های عجیب و غریبی که می‌دونید رو داریم.

+ پیچیده شدن، اتفاقا به نظر من یه نکتهٔ مثبته. چون نشون می‌ده داره سعی می‌کنه تفاوت شرایط رو تا حداکثر ممکن، لحاظ کنه. من دارم فکر می‌کنم حتی برای تعداد مناطق هم سه تا کمه و باید دقیق‌تر بشه. همین نوع مدارس رو هم می‌شه به شکل دیگه‌ای لحاظ کرد حتی که باز از این هم دقیق‌تر بشه.

+ وقتی شرایط آموزشی یکی نیست و آزمون نهایی یکیه، یعنی بی‌عدالتی و از دست رفتن استعدادهای زیادی که می‌تونن برای خودشون و کشور، مفید باشن و وقتی نمی‌تونن، دچار سرخوردگی می‌شن که خودش معضلات متعدد بعدی رو به دنبال داره. این کار کمک می‌کنه به شرایط عادلانه نزدیک‌تر بشیم و البته مشخصا اگر واقعا بخواد اجرا بشه متولیان مدارس غیرانتفاعی کشور (که نصف بیش‌ترشون هم وزیر و وکیل و مسئولن) و همین‌طور فارغ‌التحصیلان این مدارس، طوری علیه‌ش جبهه می‌گیرن و لابی می‌کنن که عمرا به جایی نمی‌رسه. فلذا خیالتون راحت :)

میخواستم بگم

چه خودتون در جواب کامنت ها اشاره فرمودید  وقتی مجری این طرحی که شما می‌فرمایید خودش موسس مدرسه غیرانتفاعی هست ره به جایی نبرد 😔😔

در زمینه سرمایه داری و هرچی پولی کردن همه چی از آمریکا هم آمریکا‌تر شدیم به یمن مسولین بی مسولیت😅

برادران من و خواهر من همه جز نفرات اول مدرسه بودن بدون استثنا لاکن نه راهنمای خوبی داشتن نه کلاسی نه تستی

همه پشت کنکور دولتی موندن. نمی‌دونم اگه درسخونای یه مدرسه دانشگاه قبول نشن کیا باید برن دانشگاه پس.🤦🤦🤦

بله متاسفانه، ما ظاهرا از پاپ هم کاتولیک‌تر شدیم. این لینک رو ببینید.

مسئلهٔ بعدی اینه که حتی بین همون مدارس برتر هم باز کسی تحلیل نمی‌کنه اونایی که به نتایج دلخواهشون نرسیدن، دلیلش چی بوده. به نظر من درستش اینه که مدارس، نه بر اساس تعداد رتبه‌های تک‌رقمی و دورقمی که بر اساس درصدی از دانش‌آموزا که به خواستشون از کنکور و ادامه تحصیل رسیدن، درجه‌بندی بشن. وقتی کسی علاقه داره پرستار بشه و مدرسه براش برنامه می‌ریزه که پزشکی قبول بشه، به اون آدم هم داره ظلم می‌شه عملا. یه جورایی انگار فقط برای چند رشتهٔ خاص ارزش قائلیم و به بقیه، حتی اگر رشتهٔ دلخواهشون رو قبول بشن، احساس سرخوردگی منتقل می‌کنیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی