تلاجن

تو را من چشم در راهم...

بازنشر از روزمره‌ها

چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۴ ق.ظ
نویسنده : مهتاب

می‌رید بی‌بی‌سی و صدای آمریکا نگاه می‌کنید/دنبال می‌کنید که از همهٔ اخبار مطلع باشید حتما؟ :) مثل اینه که یه ظرف سوپ حاوی سیانور رو بخورید به خاطر هویجاش که مقوی‌ان :) واقعا متوجه نیستید از عکس تا تیتر و متن و لحن و همه‌چی، طوری تنظیم شده تا ذره‌ذره از خودتون و داشته‌هاتون متنفر بشید؟ دیگه چه‌طوری باید اثبات کنن پول می‌گیرن و تلاش و برنامه‌ریزی می‌کنن تا من و شما رو عصبی و ناراحت کنن؟

سلام

یک بار که صحبت همین قضیه با پدرم شد، وقتی می گفتن که اخبار بی بی سی رو می بینن اما دروغ هاش رو نمی پذیرن، گفتم اثرش رو اونجایی گذاشته که قبلا می گفتید "امام" اما الان دارید میگید "خمینی" !

سلام
باور کنید هیچ مملکتی تو دنیا اجازه نمی‌ده این‌طور با ذهن آدماش بازی کنن و شکنجه‌شون بدن. حالا اگر حکومت نمی‌تونه جلوشون رو بگیره، کاش حداقل خود مردم متوجه باشن.

http://kimia-ac.blog.ir/post/2737

دقیق!

بنظرم مردم عادی در بحث جنگ روانی و مساله رسانه فوق العاده بی سواد و آسیب پذیر هستند و نمیشه زیاد بهشون ایراد گرفت.

کسایی که توی راس قدرت هستند مثل اژدهایی هستند در این حوزه ها اما مردم عادی که درگیر کنترل ذهن و رسانه نیستند مثل یه گوسفند بی دفاع

عرض کنم که پس باید گفت «لطفا گوسفند نباشیم» :)

بحث بی‌بی‌سی هم اگر نبود، تو یه مملکت دیگه هم اگه بودیم، بازم سواد رسانه‌ای لازم بود. مردم خودشون هم باید بخوان. و الا کم نیستن دوره‌ها و آدم‌هایی که تو این زمینه کار می‌کنن.

کلا ذهنتون سیاسیه:)

قبول دارم حرفتون رو 

سیاست ما عین دیانت ماست :دی

یادم میاد یه سری قبلا بهم گفته بودید که ذهن سیاسی ای دارید

چیزی که قبلا گفته بودم هم این بود که گریزی از سیاست نیست، نه که خودم ذهن سیاسی‌ای دارم. ولی البته بله، سیاست از وقتی یادم میاد از موضوعات موردعلاقه‌م بوده. البته سال‌های اخیر که خیلی کم‌تر شده پیگیریم.

سلام

شاید خدا تکنیک های رسانه ای رو برای اهل باطل خلق کرده باشه...

و شاید اصلا بنا نیست اهل حق خیلی دل به تکنیک های رسانه ای ببندن...

رسانه باید باشه اما تکنیکهاش منشا اثر نیستن در رسانه ی جبهه ی حق...

 

اما برای اهل باطل، تکنیک های رسانه ای خیلی جواب میده...

 

گاهی فکر میکنم خدا عامدانه اینطور طراحی کرده...

سلام
اگر منظورتون از «تکنیک»، روش‌هایی برای تلفیق درست و نادرست، حق و باطل، برای گول زدن آدم‌ها و فریب دادنشون باشه، موافقم که برای جبههٔ حق نیست این روش‌ها، اما اگر منظور از تکنیک، قواعد کار حرفه‌ای، به معنی دقیق و به‌موقع و کامل بودن و توجه به جزئیات باشه، تو این حوزه نقص داریم به نظرم و هنوز جای کار زیادی داره.

خود مدیر بی‌بی‌سی هم این سخن شما را توئیت کند کسی اهمیت نمی‌دهد.

اینقدر ملت باهوش و فرهیخته‌اند!

احسنت! دقیقا اوضاع همینه!

نه صحبت از خلط حق و باطل نیست...

صحبت از روش نادرست و حتی درست نیست...

 

توی نظر قبلی منظورم "فرم" بود...

حالا میخوام "محتوا" رو هم اضافه کنم...

و بگم برای تاثیرگذاری و تبیین حق هم فرم داریم و هم محتوا...

هم فرم مهمه و هم محتوا...

اما نه فرم "اصالت" داره و نه محتوا...

مشکل فلسفه ی ما اینه که براش فلسفه های مضاف تعریف و تبیین نکردیم...

 

بذارید با یه مثال شروع کنم...

فرض کنید با یه مَرکبی، میخوایم پیمایشی رو شروع کنیم...

اون مرکب مثلا ماشینی مثل پراید هست...

یه عده میگن: پراید مرکب پر نقصی هست... مرکب تراز، پورشه هست...

بعد میگن ما باید نواقص این مرکب رو برطرف کنیم... مثلا لاستیک هاش دیگه منقضی شده... اتاقش هم صدا اومده...

خوبه کلا یه توربو هم به موتورش وصل کنیم (ببخشید مثالم خیلی مردونه هست)

به یه نفر سومی میاد میگه حالا یا پورشه یا پراید... محل پیمایش شما کجاست؟

میگن قراره بریم کویر پیمایی...

نفر سوم میگه: خب کلا نه پراید مناسب کویر پیمایی هست و نه پورشه...

مسئله اصلا الان نواقص پراید یا محاسن پورشه نیست...

کلا دو تاشون بدرد کویر پیمایی نمیخورن...

شما باید برید سمت ماشینی مثل جیپ... و تازه آفرویدش کنید... تا بتونید وارد کویر بشید...

 

مسئله ما در رسانه (در انواع مختلفش) برای تبیین حقیقت و ایجاد گرایش حق طلبی (ماندگار) در مخاطب، اصلا فرم و محتوا نیست... 

که بگیم حالا ما در تکنیک ضعف داریم...

بله... در تکنیک و محتوا ... در هر دو ضعف داریم... منکر این حرف چیزی از الفبای رسانه نمیدونه...

اما برای اینکه بگم اینها در عین مهم بودم هیچ کدوم اصالت ندارن... اینطور بیان میکنم که اگر هم فرم و هم محتوای رسانه های ما در حد عالی بشه در میزان اثر گذاری ماندگار روی مخاطب تفاوت چندانی نخواهد داشت...

 

پس اصالت با چیه؟

وقتی نه فرم... و نه محتوا ... هیچ کدوم در اثر گذاری ماندگار اصالت ندارن... چه چیزی میتونه اصالت داشته باشه...

 

من حدود دو سال و بلکه بیشتر، بیشترِ مطالعاتم که پر حجم ترین مطالعات عمرم تا به الان بوده... در موضوع فلسفه هنر بوده...

بیشترین بحث ها در فلسفه هنر در موضوع فرم و محتوا در قرن 20 بوده...

تقریبا فلاسفه بزرگ همگی در یک مسئله ای همصدا بودن... و اون موضوع " مرگ مولف" بوده...

یک اثر هنری وقتی خلق میشه... خیلی کاری با مولف اون اثر نداریم... چرا؟

چون مولف اون اثر یعنی خودِ اثر... خود اثر در معرض قضاوت مخاطبان هست... چه فرقی میکنه مولف چه کسی بوده یا چه نیتی داشته؟

شاید ما مذهبی ها با روایاتی مثل "ببین چه میگوید... نبین که میگوید" بر این نظر فلاسفه غرب همصدا هم بشیم و بگیم دین ما هم همین رو میگه...

 

اما واقعیت اینه که اینطور نیست... اصالت با اثر یا فرمِ (ظاهر) اثر یا محتوای (باطن) اثر نیست...

اصالت با ""مولفِ اثر"" هست...

این معناش چیه؟

یعنی چی که اصالت با مولف اثر هست؟

این باید باز بشه که این روزها دارم سعی میکنم گوشه ای از این مسئله رو باز کنم...

این باشه طلب شما...

 

اما بدونید اگر ما اصل رو درست تشخیص ندیم و نواقص فرعیات رو برجسته کنیم و از اصل غافل بشیم دچار دور باطل خواهیم شد... هر چند حرف های ما از نواقصِ اون فروع، حرف های درستی هم باشه...

 

من یقین دارم که ما اگر در تکنیک و فرم بشیم امام هالیوودی ها و در محتوا هم اونقدر غنی بشیم که آب از لب و لوچه ی اهل فضل بچکه، اما اصالت مولف رو درک نکنیم و استراتژی هامون رو بر اون اساس نچینیم هیچ رشدی در تبیین و تبلیغ حق نکردیم...

 

بلکه خطرناک تر هم شدیم و باید اولیای الهی از ما بترسن...

فرم و محتوا مهمه...

باید عمیق و دقیق درکش کرد...

اما اصالت ندارن...

عمون طور که تفکر کردن در فهمیدن و ادراکات عقلی انسان بسیار مهمه... اما اصالت نداره...

روزی که این حرف رو در جمع هم مباحث هامون زدم... بعضی ها با تعجب نگاهم میکردن...

اما هر چی بیشتر گذشت و بزرگتر شدم بیشتر به اون حرفم یقین پیدا کردم...

 

پر حرفی منو ببخشید...

ممنون که موجب شدید این حرف ها رو اینجا بنویسم...

ذهنم خیلی منسجم شد با بیانشون...

ممنونم از این نظر مفصل و دقیقتون :)

من کاملا با شما موافقم. فرم و محتوا، بخشی از کاره و نه همه‌ش، به عبارتی لازمه ولی کافی نیست. تنها نگرانی من اینه که کسی تو فهم این موضوع به نفی تاثیر فرم و محتوا به طور کلی برسه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی