سال ۸۶ بود اگه اشتباه نکنم. یه کاست خریدم از استاد شجریان به اسم «غوغای عشقبازان»، شور و افشاری. غوغایی بود برای خودش. و مخصوصا برای من که تو سن نوجوونی بودم جذاب بود. یه رادیوضبط دوکاستهٔ آیوا داشتیم (هنوزم داریم) که مثل دوربین آنالوگ یاشیکا، اونم خیلی مد بود. مثل الان که نبود، از آلبوم پلیلیست درست کنی، بذاری رو تکرار، تیک شافل رو بزنی، گوشیت رو هم رو زمانسنجش تنظیم کنی که خودش خاموش شه. برای شنیدن باید بیدار میبودی. نهایت میتونستی بری جلو یا عقب، کاست رو هم باید میذاشتی، یه ورش که تموم میشد، برمیگردوندی که بقیهش رو بشنوی. ضبط رو میذاشتم کنارم و هی پخش میشد، تقهٔ آخرش میخورد و دکمهٔ پخش میپرید بالا، کاست رو برمیگردوندم و سیر نمیشدم از این عملیات تکراری. سیر نمیشدم از گوش دادن. دیگه از دستم در رفته بود تعداد دفعاتی که گوش دادمش. شعر، آواز، آهنگ، همهچیش عالی بود و اینا رو حتی من سیزدهساله هم میفهمیدم. گذشت و دورهٔ کاستها تموم شد و دل من موند پیش آهنگای اون آلبوم که دیگه نمیشد گوش داد. یادمه یکی دو سال پیش دوباره زد به سرم که بگردم دنبال اون آهنگا تو نت و نبود البته. درگیر و دنبالش بودم تا این که چند وقت بعد، خیلی اتفاقی تو یه کتابفروشی سیدی همون آلبوم رو دیدم، با همون طرح جلد غریب و دوستداشتنیش، و اصلا نمیتونم براتون توصیف کنم چقدر خوشحال شدم. انگار بعد دهدوازده سال، یه رفیق قدیمی و عزیز که تمام این مدت ازش بیخبر بودی رو ببینی. فقط خواستم بگم قدیمیها و طرفدارای درجهیک ایشون که جای خودشون، حتی من دهههفتادی هم با آلبومشون خاطره دارم... خدا رحمتشون کنه...
پ.ن: غیر از این آلبوم، بعدا دو تا آلبوم دیگه هم ازشون خریدم تو دورهٔ کاست و هیچکدوم رو به اندازهٔ این یکی دوست نداشتم. غیر این سه تا آلبوم، اون قطعهٔ مشهور «ببار ای بارون» و البته ربنا، کار دیگهای از ایشون گوش ندادم تا الان.
پ.ن۲: لینک خرید «غوغای عشقبازان»
پ.ن۳: «از نیک و بد استاد محمدرضا شجریان» در فیه ما فیه
پ.ن۴: لینک تماشای مستند «از سپیده تا فریاد»
بعدنوشت: پ.ن۵: چقدر زیباست فرزندی تربیت کرده باشی که آرمانها، هنر و مسیرت رو ادامه بده...
مرحوم شجریان وقتی آواز میخوندن، تحریرهای ریز و درشت از صداشون جاری میشد. کمتر صدایی به این انعطاف و روانی و زیبایی پیدا میشه. مصطفی راغب غلوش که دیگه منتهادرجهی تحریرزنی در فنّ تلاوت قرآن کریمه، اعتراف میکنه که خوندن ربنای شجریان کار هرکسی نیست!
امّا ظاهراً از لحاظ اخلاقی یا سیاسی یه خردهشیشههایی داشتن که... . شاید مهم نباشه زیاد.