نه که حال عمومی بدی داشته باشم، اتفاقا الحمدلله در یک جور آرامش نسبی پایدارم. آرامش تعلیقآمیز آدمی که روی آب دراز کشیده، احساس بیوزنی میکند و با چشمهایش فقط میتواند آسمان، ابرها و ستارهها را ببیند؛ ولی خدایا، میشود در این قسمت فیلم یک فلشبک بزنی؟ میشود چند روزی ما شخصیتهای قصه را ببری زیر درختان بهشت، کنار نهر آب، در آن هوایی که نه سرد است و نه گرم، زیر آن باران نمنم لطیفش، تحت نوازش نسیم مهربان ملایم بهشتت و میهمانمان کنی به یک جرعه شربت خنک؟
یک چند روزی فرصت استراحت بهمان بدهی از این همه پلیدی و سیاهی که توی دنیا روی هم انبار شده و بعد دوباره برمان گردان همینجا. قول میدهیم برگردیم. فقط چند روزی فرصت بده بتوانیم انرژی جمع کنیم بعد از این همه قرن، برای ادامه دادن باقی ماجرا... چند روزی بازی را متوقف کن برای نفس گرفتن بازیگرانش... چند روز فقط...
سلام:) چرا روزمرهها، 99 ندارن؟!:)