تلاجن

تو را من چشم در راهم...

رومیِ زنگ

جمعه, ۱ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۳ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
سال ۹۶ موقع انتخابات، کارآموزی ترم آخرمان بود. برعکس انتخابات مجلس ۹۴ که در فضای ایزولهٔ دانشگاه بودم و فقط چند دیدار دانشجویی داشتیم با بعضی از کاندیداهای مجلس، آن سال صبح‌به‌صبح با آدم‌های واقعی رو‌به‌رو می‌شدم. آدم‌های واقعی جامعهٔ واقعی. از بین همهٔ بحث‌های آن روزها، همهٔ تکه‌ها، عصبانی شدن‌ها، بی‌تفاوت بودن‌ها و حتی بگویم ادا اطوارها، یه جمله توی ذهنم ماند. یکی از کارمندان آزمایشگاه بیمارستان یک بار گفت: «هم من، هم خانومم تو دورهٔ احمدی‌نژاد استخدام شدیم، خونه هم خریدیم، ولی من به روحانی رای می‌دم.»

ظاهرا مردم عدالت‌خواهی را در حد تامین کف هرم خواسته‌ها (آن هم صرفا خواسته‌های خانواده و اطرافیان خودشان) می‌خواهند و بعد هم خیال می‌کنند سرمایه‌داری مثل قرمه‌سبزی نهار است که می‌توان لوبیاهایش را جدا کرد، گوشتش را خالی‌خالی خورد و با عطر و رنگش هم کیف کرد.

+ از آن تحلیل‌ها که می‌گوید گزینهٔ مطلوب احمدی‌نژاد در سال ۹۲، روحانی بوده، من هم بلدم. این‌جا مشخصا منظورم گره‌خوردن مفهوم عدالت‌خواهی با تصویر سابقی است که از رئیس‌جمهور سابق داریم و ایضا سرمایه‌داری و تکنوکرات‌بازی با حضرات فعلی.

+ همین‌جا تا تنور داغ است این را هم بگویم که از کل انتخابات ۹۶، تبلیغات و مناظرات و بحث‌ها و دعواها، یک جمله از آقای رییسی یادم مانده. آن‌جا که (به مضمون) در بیان اقداماتی که در آستان قدس انجام داده بود، اشاره کرده بود به حضور یک خانم برای اولین بار در شورای مدیریت آستان (یا هر چیزی که اسم دقیقش هست). برای اولین بار بعد تقریبا چهل سال، یک خانم را (که حالا اصلا من نمی‌دانم اصولا تخصصی داشته یا صرفا بله قربان‌گو بوده) وارد شورای مدیریت مرکزی مذهبی در این مملکت کردند که به‌جرئت می‌توان گفت بیش از نیمی از زائرینش خانم هستند! و تو خود حدیث مفصل بخوان و...
... و خیلی بلاهت‌آمیز خیال کن مسائل زنان قرار است حل شود...

بلاک نکنن این بلاگو

مسخره می‌کنید؟:/

فقط من نمیفهمم شما چی میگید یا اکثرا همینجورن؟!

چه بد... کلا به نظرتون مطالب من این طوریه یا این آخریا این طوری شدن؟

 
یه چهار نفری هم تا الان دیسلایک کردن پست رو. به نظرتون متوجه شدن و موافق نبودن یا متوجه نشدن و موافق نبودن؟

گمونم این آخریا تو بعضی مطالب بیشتر شده. اونام گمونم نفهمیدن علی‌الحساب دیسلایکو زدن تا ببینن چی میشه!

البته نه اینکه کل متن نامفهوم باشه امّا قسمتهاییش کاملاً مفهوم نیست منظورتون دقیقا چیه؟!

علی‌الحساب:))

ببینید ما دو تا نگاه کلی داریم تو ادارهٔ مملکت دیگه. شباهتاشون زیاده و خیلیا هم تو این گرفتاری‌های سیاسی-اقتصادی دیگه حوصله ندارن به تفاوتا فکر کنن و می‌گن کلا همه عین همن. ولی به نظر من نیستن و هنوز تفاوت‌ها مشهوده. هنوز یه گروهی خودشون رو خادم مردم و مردم رو ولی‌نعمت می‌دونن، هنوز یه عده‌ای باز به نسبت پاک‌دست‌تر و ساده‌زیست‌ترن. نگاهاشون تو اقتصاد عدالت‌محورتره و این گروه ظاهرا وقتی باعث تامین زندگی مادی مردم بشن، باعث نمی‌شه اقبال بره سمتشون. انگار تازه مردم یاد یه چیزای دیگه‌ای می‌افتن. همون ماجرای هرم نیازهای مازلو و قشر متوسط و...
بعد حالا اینا مهم نیست؛ گرفتاری اینه به هوای آزادی‌های مدنی و اجتماعی و.. می‌رن به یه بستهٔ کامل رای می‌دن که گرایشات راست اقتصادی توش خیلی پررنگه. یعنی انگار خیال می‌کنن لیبرالیسم فقط شامل آزادی پوشش می‌شه! بسته رو با هم یه‌جا ورمی‌دارن و حالا تو پیامداش می‌مونن. اینه که می‌گم انگار می‌خوان لوبیاها رو جدا کنن، گوشتا رو بخورن.
عدالت اقتصادی علی علیه‌السلام رو می‌خوان همراه عیش و نوش جشنای کاخ معاویه و خیال می‌کنن با هم دیگه جمع می‌شن اینا.

سلام ، کاش یکم به لسان قوم صحبت می کردید :|

سلام
ای بابا... چه داستانی شد... الان تو نظرات توضیح دادم خوب شد؟ :)

برای این مطلب که بله ، ولی در مطالب بعدی هم لحاظ کنید خوب می شه :)

باور کنید هیچ تعمدی برای سخت‌نویسی وجود نداره؛ من همون طور که فکر می‌کنم می‌نویسم ولی چشم؛ تلاشمو می‌کنم. امیدوارم موثر باشه :)

سلام :)

این مسئله ای که مطرح کردید خیلی مهمه...

اتفاقا راه حل این مشکل خیلی ساده تر از اونی هست که فکر میکنید...

میدونید در زمان ظهور هم همچین انسانهایی باز هستن...

که عدالت اقتصادی علی علیه سلام و عیش معاویه رو بخوان؟!!!

 

این بخاطر ضعف عقل هست...

اینا همیشه هستن...

خود معصومین هم در صدد این نیستن که بهشون اثبات کنن چون شما دنبال عیش های حداقلی هستید همیشه مجبورید از شریعت عدول کنید تا نیازتون به عیش تامین بشه...

مشکل این افراد اینه که انسداد نگاه دارن... و این از تبعات اون انسداد هست...

خیلی ها در جهان اینطورن...

میدونید اینها چطور مدیریت میشن؟

با جو غالب...

به نظر شما اگر انقلاب بنا بود اول اینها رو بیدار کنه بعد بره بیرون از مرزها الان تونسته بود جبهه مقاومت رو اینقدر در منطقه وسعت بده؟

شما برای بچه چهار ساله سعی میکنید اول اثبات کنید و بهش بفهمونید که فلان کار خطرناکه تا انجام نده؟

اگر نفهمید چی؟

لذا جو غالب منزل به سمتی میره که هیچ کس به فلان چیز دست نمیزنه... و اصلا در دسترس هم نیست...

وقتی جماعتی به لحاظ عقلی کودک باقی میمونن باید بر اساس جو غالب مدیریتشون کرد...

مثلا تا حجاب جهانی نشه و بسیاری از چشم آبی ها و مو بور ها به سمت حجاب نیان... خیلی از خانمهای شیعه و ایرانی خودمون اهل حجاب نمیشن...

این یک واقعیته...

پس باید اول به صادر کردن حجاب فکر کرد...

و شک نکنید اونقدر جانهای مستعد در تمام عالم وجود داره که با یک تلنگر منقلب میشن که حد نداره...

ناس با جو غالب مدیریت میشن...

توی وبلاگم برای یکی از مخاطبان مثال ماه رمضان رو زدم... ماه رمضان تکوینا دست شیطان رو میبنده و میبینیم بسیاری از ناس ها بهتر میشن...

میدونم توهین به شعور خیلی ها هست این مدل مدیریت ... اما وقتی در سن مثلا  40 سالگی عقلی دو یا سه ساله دارن... خودشون به خودشون توهین میکنن...

و انسانهای الهی از توهینی که اینها به خودشون میکنن بیشتر رنج میبرن....

سلام و ممنون از نظر مفصلتون و وقتی که گذاشتید :)
اتفاقا قبلا با یکی از دوستام در مورد ظهور و اتفاقات بعد ظهور صحبت می‌کردم (اون البته مطالعات و اطلاعاتش از من خیلی بیش‌تره) دوستم هم به همین مطلبی که شما فرمودید، اشاره کرد و به نظر منم توضیح خوبیه. هرچند نمی‌تونم انکار کنم که ته دلم دوست دارم جامعه‌ای رو ببینم که اکثریت، از نظر عقلی به رشد کامل و کافی رسیده باشن. جامعه‌ای که از این مرحلهٔ به تعبیر شما «جو غالب» عبور کنه... حتی تصورشم آدم رو ذوق‌زده می‌کنه :)

سلام

اتفاقا مشکل بنظرم اینه که این دو گروهی که میفرمایید از منظرهایی که حالا میتونیم اسمشو بذاریم مذهبی شاید کمی تفاوت داشته باشن ولی از منظر اقتصادی اتفاقا تفاوتی ندارن. ضمن اینکه احمدی‌نژاد اساساً توی نظام سیاسی ایران یک استثناء کامل بود با این حال همون احمدی‌نژاد هم فقط توی دوره‌ی اولش از نظر اقتصادی چپ‌گرا و به نوعی سوسیالیست بود و پس از تصویب سیاست‌های اصل 44 و با دولت دومش کاملاً راست‌گرا شد و همین الانم راست‌گراست اونم با روحیه‌ای تند و تیز و شلاقی! فلذا اینها از منظر اقتصادی واقعا سر و ته یک کرباسن! باقی دوستان به اصطلاح اصولگرا که مثل قالیباف همین الان از منظر اقتصادی تکلیفشون روشنه!

ببینید من اصل این شباهت‌ها رو انکار نمی‌کنم و قابل‌انکار هم نیست اصولا. فقط فکر کنم تو‌ دو تا نکته با شما اختلاف‌نظر دارم.
یک این که با وجود همهٔ شباهت‌های پیدا و پنهان، ولی بازم تفاوت و تمایز مشهودی تو کلیات و جزئیات بین این دو تا گروه هست.
و دو این که من معتقدم ما هنوز نظام اقتصادی مشخصی به اسم «اقتصاد اسلامی» نداریم که بتونیم مثل یه خط‌کش بذاریم و بگیم کی باهاش هماهنگ هست و کی نیست. بله، اصول و ارزش‌ها مشخصه، اما واقعا حد‌و‌حدود هنوز مشخص نیست. حد‌‌و‌حدود «عدالت»، «ساده‌زیستی»، «توجه به محرومین»، «کسب مال حلال»، «توجه به محیط زیست» و نسبت این‌ها با «تولید»، «آبادی زمین»، «رفاه مردم» و... هنوز مرزها مشخص نیست دقیقا و ذهن ایده‌آل‌گرای انسان ایرانی با هیچ چیز قانع نمی‌شه چون بعضا نمی‌دونه چی می‌خواد! ظاهرا می‌دونه اما در عمل، به نظرم واقعا نمی‌دونه چی می‌خواد و به هر کدوم از این مفاهیم چطور و تا کجا باید پرداخته بشه. اون هم تو جامعه‌ای که خود مفهوم «اسلامی بودن اقتصاد» محل بحث و نزاع‌های جدیه. یعنی حتی اگر همه موافق اقتصاد اسلامی بودن، تازه این شروع یه راه پرپیچ‌وخم بود واسه درآوردن جزئیات، بماند که اصولا همه هم موافق نیستن و این خودش کار رو پیچیده‌تر می‌کنه.

در مورد آقای احمدی‌نژاد هم عرض کردم، «تصویر سابقی که از رییس‌جمهور سابق داریم»، مشخصا منظور این همکارمون این بود که احمدی‌نژاد رو جزء طیف اصول‌گرایی و آقای رییسی و قالیباف رو هم جزء همون طیف می‌دونست و این طرف رو اصلاح‌طلب و ادامهٔ تفکر آقای رفسنجانی و خاتمی می‌دونست و حرفش این بود که اصول‌گراها از نظر اقتصادی براش مفید بودن، ولی رأیش به اصلاح‌طلباست و....

اخه یه چند وقته رک مینویسین انگار. نه بابا من کی باشم :)

حالا من دقیقا فکر کردم منظورتون اینه چرا انقدر ملایم و در لفافه می‌نویسم :دی

اختیار دارید. بزرگوارید.

:))

 

کاش می‌شد نظرات رو هم لایک کرد

یا برای نظرات نظر گذاشت

بعضی‌شون خیلی خوبن

:)

اتفاقا قبلا پیشنهادش رو یکی دیگه هم مطرح کرده بود که یادم نیست کی بود البته.
اون موقع یادمه موافق نبودم و حس می‌کردم خیلی شبیه اینستا می‌شیم، ولی الان می‌بینم پای مطالب پربحث‌تر می‌تونه مفید باشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی