دقیقا
آدم وقتی اتفاقی می افته اولین کار حذف وبلاگ یا ننوشتن هست
بله
منم اذیت میشم وبلاگی که باهاش ارتباط گرفتم میره...
اما رفتن حق هر نویسنده ای هست...
همونطور که موندن حقشه...
شما وقتی خواهری داشته باشید و خیلی باهاش انس داشته باشید... وقتی مثلا ازدواج کرده و رفته...
دیگه کنارتون نیست...
چه حالی میشید؟
من باشم نگران خوشبختیش میشم بیشتر
تا تنهایی خودم...
سلام
آدم تو عصبانیت و ناراحتی همیشه تصمیمایی میگیره که اگه در حالت عادی قرار داشته باشه انجامش نمیده؛ برای همینه که میگن تو چند حالت نباید تصمیم گرفت که یکیش همین ناراحتیه
به نظرم بهتره جای حذف کردن ، ننویسیم ، نخونیم و یه مدت فاصله بگیریم ازوبلاگمون . اینجوری موقع خوب شدن حالمون ،پشیمونی سراغمون نمیاد .
من خودم بعد از نوشتن در وبلاگ گروهی فانوس جزیره اولین وبلاگ شخصی ام خیلی داغ و پر مخاطب و خوب بود...
بعد از یک سا یا یکسال و نیم نوشتن حذفش کردم...
اما اصلا راضی به حذفش نبودم... منتها بنا به مصلحتها باید حذف میشد... که نمیشه الان هیچ توضیحی براش داد...
یه مدت ننوشتم... بعدش نون و القلم رو بنا کردم... بعد از نون والقلم دو سه وبلاگ عوض کردم و بارها با نظرات بسته نوشتم... اما دیگه حذف نکردم... چون ضرورتش پیش نیومد...
من پیش خودم میگم شاید دیگرانی که حذف میکنن واقعا مصلحتی براشون پیش اومده...
همونطور که برای من پیش اومده...
البته ممکنه خیلی ها به خاطر نوسانات روحی جمع کنن برن...
اون هم قابل درکه...
شرح حال انسانه دیگه...
نمیشه خودمون فراز و فرود داشته باشیم و صفحات مجازی مون نداشته باشن....
طبیعیه...