تلاجن

تو را من چشم در راهم...

از باب هنرش نیز بگوی و اینا

جمعه, ۳ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۴۵ ق.ظ
نویسنده : مهتاب
در توضیح شدت ایده‌آل‌گرایی افراطی بنده همین بس که تو دانشگاه چند مورد پیش اومده بود که شب قبل امتحان با خودم می‌گفتم «من قطعا و حتما و مسلما این درس رو می‌افتم و هنوز به همهٔ منابعش مسلط نیستم و به قدر کافی نخوندم و همه چیز یادم نیست و کاش بشه یه راهی پیدا کنم فردا نرم سر جلسه. کاش اصلا همین امشب مریض شم بتونم برم گواهی پزشکی بگیرم و حذفش کنم» و خیلی جدی حساب می‌کردم اگر اون درس رو بیفتم معدلم چند می‌شه و بعد دیگه چه طوری می‌شه برش دارم و آیا بهم اجازه می‌دن ترم بعد هم‌نیازش کنم با درسی که این پیش‌نیازش بوده و...
و فرداش رفتم سر جلسه و ۱۸، ۱۹ و بعضا بیست شدم :|

محیط کار، با همهٔ عیب‌و‌ایرادهایی که برام داشته و داره، یه فرصت فشرده است برای اصلاح این خصوصیت. چون وسواس زیاد، کیفیت و کمیت رو با هم از بین می‌بره و تصویر یه آدم بی‌عرضه و دست‌و‌پاچلفتی ازت می‌سازه، چیزی که مسلما نیستی.
فلذا، تا اطلاع ثانوی #دوام_می‌آوریم :))

+به بلوغ فکری بنده در استفاده از واژهٔ ایده‌آل‌گرایی افراطی به جای کمال‌گرایی افراطی که قبلا می‌نوشتم دقت کردید یا بیش‌تر توضیح بدم؟:)
این پستهات دقیقا توصیف منه :))


+بیت پست قبل فراتر از عالی بود.. 
از اون نگرانی‌ها تو انتخاب مدرسه پسرتون فهمیدم خودم :دی

با تشکر از حافظ :)
بیشتر توضیح بدید؟:)
خب به نظرم استفاده از واژهٔ «کمال» و آوردنش کنار کلمه‌ای مثل «افراطی» یکم درست نباشه. اون طور که من می‌فهمم از ما خواسته شده در کمالات دنبال بی‌نهایت باشیم و الان مثلا بزرگان ما که دارای بیش‌ترین و بالاترین کمالات اخلاقی بودن، آیا دچار کمال‌گرایی افراطی بودن؟
از ما خواسته شده (البته با در نظر گرفتن ظرفیت جسم و روحمون) مدام دنبال بهتر شدن باشیم، خب، چنین چیزی مفهوم کمال‌گرایی افراطی داره؟ ممکنه گفته بشه منظور از افراطی بودنش همون توجه نکردن به ظرفیت‌های روحی شخصه و مثلا تحمیل کارهایی فراتر از توان و تحملش، ولی من فکر می‌کنم کلا یه پیامی با خودش منتقل می‌کنه این عبارت و اون این که دنبال کمالات بیش‌تر و بیش‌تر بودن، یه حرکت افراطیه.
در صورتی که ایده‌آل‌گرایی از این جهت، عبارت بهتریه. منظورم این بود.
میدونی ما به "ادم هایی که پارگراف اول هستند" میگوئیم ادم های خرخونی که همیشه میگن ما کم میگیرم اما بیست یمگیرند و با ظلم تمام در صورتمان میکوبند!:دی
اخی گفتم ما.یادم رفت  1 ما دیگه کنکور دارم.و دیگه مایی نیست که جزو این جامعه ی زشت اموزش پرورشی باشه! D: هیپ هیپ هوراااا!
ایده ال گرایی خوبه؟
نه واقعا! همیشه به خاطر زیاد خوندن و ادا درآوردن نیست، بعضیا خیلی جدی فکر می‌کنن بلد نیستن. باهاشون مهربون باشیم:)

کنکورتو خیلی خوب بدی ان‌شالله:)

اصلش خوبه اگه توش افراط نشه:)
متاسفانه من هم دقیقا گرفتار همین وسواس فکری هستم
مرز باریکی هست بین این مورد با تلاش(به‌جایی که داریم) برای سرهم‌بندی نکردن به شیوهٔ مرسوم ما ایرانی‌ها. به نظرم مهمه دچار دومی (سرهم‌بندی) نشیم، ولی معایب اولی(وسواس) رو هم بتونیم حل و فصل کنیم.

+ببخشید از تغییر جواب.
بین ایده‌آل‌گرایی افراطی و کمال‌گرایی افراطی؟

بین آسودگی ناشی از بیخیالی و سرهم‌بندی، با آرامش ناشی از استمرار و خلوص در انجام کار دقیق و درست. این دو تا رو ممکنه با هم اشتباه بگیریم به نظرم. و دومی رو خیلی‌ها دوست ندارند چون در مراحل اولیه همراه خودش اضطراب داره. به نظرم عمدهٔ آدم‌ها از دست این اضطراب، پناه می‌برن به همون آسودگی اولی که عرض کردم.
اخی...): نمیدونی واقعا چه جلسه ها تشکیل شد و پشت باین دسته ادما غیبت شد.هرچند من اون ادم دل مشنگه بودم ک هیچوقت نبود تو این جمعا.ولی ببین دیگه چ ظلمی شده بوده ک منم میدونستم:دی
ممنونم!
تجربه من می‌گه اونا که از این جلسه‌ها می‌ذارن خودشون بدترن :دی
من هم خودم خیلی اوقات پناه می برم به اولی :)


بعید می‌دونم. فقط همین وبلاگتون رو هم اگر بخوام در نظر بگیرم به نظرم «خیلی اوقات» درست نیست :)
الان ک نگا میکنم بله.حربه های بسیاری دارند همه شان :دی
دیدی! :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی