تلاجن

تو را من چشم در راهم...

یه حس خوبی داره با خودش:)

پنجشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۲۲ ب.ظ
نویسنده : مهتاب

اعتراف می‌کنم دوست داشتم مامان، بابا یا هر دوشون از سادات بودن :)

من اگر مامانم، بابام یا هردوشون، یا مستر، از سادات بودن تا الان از خودشیفتگی مرده بودم! باور کن!
خودشیفتگی چرا حالا؟:)

پس خدا خودش می‌دونسته باید چی‌کار کنه :دی
انتساب به سادات خودشیفتگی داره دیگه ^_^

آره دقیقا. ولی حتی برای اونهایی که از خودشیفتگی نمی‌میرن هم خودش میدونسته ها:دی
حالا ان‌شالله قسمتت بشه عروس سادات باشی ^_^
خودشیفتگی که نداره انصافا. « ان اکرمکم عندالله اتقاکم» هرچند که منظورتون رو متوجه شدم :) به نظرم همون بگیم حس خوب داره کافیه :))

عخی! آرزوی قشنگی بود:)
چه فرقی داشت خب؟! :/
شما میشدی میرزا نهایت دیگه :)
مگه به خانم‌ها هم لقب می‌دادن؟:|

فرق که نه به اون معنا، ولی خب آدم وقتی کسی رو دوست داره هرچقدر حس کنه بهش نزدیک‌تره، حس بهتری می‌ده:)
اینکه سید نیستم زیاد برام مهم نبوده
مهم برای منم نیست. فقط گفتم حس خوبی داره، نه این که مثلا امتیازی چیزی محسوب بشه:)
برای من در این حده که اصلا بهش فکر هم نکردم:)
منم این اواخر یادمم نیست چی شد، یهو ولی یادش افتادم که حس خوبی می‌داشت اگه این طوری بود:)
چرا خودشیفتگی هم داره ^_^
ان‌شالله ان‌شالله :)
باشه :)
ببخشید، خودتون نه... منظورم این بود بچه هاتون میشدن میرزا.
درست گفتم دیگه؟ 🤔
آره موافقم، حس خوبیه. انگار بهت یه لطفی شده باشه
آها. بله.

آره :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی