تلاجن

تو را من چشم در راهم...

ساخت‌و‌ساز

چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۴۶ ق.ظ
نویسنده : مهتاب

یه مرحله‌اش اینه که خودت رو همون طوری که هستی بپذیری و دوست داشته باشی، مرحلهٔ بعد این طوریه که بقیه (پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و...) رو هم همون طوری که هستن بپذیری و‌ دوستشون داشته باشی و نکتهٔ مهم اینه که هر تلاشی برای تغییر خودت و بقیه، اگه مثل ساختن یه ساختمون باشه، این پذیرش، پی‌ریزی بتنی این ساخت‌و‌سازه. نکتهٔ مهم دیگه هم اینه که ساختمون بهتر شدن دنیا، همراه و همگام با ساختمون خودت پیش می‌ره و نیاز نیست مستقلا خیلی کاری براش انجام بدی. ( اون کارهایی هم که ظاهرا اجتماعی به نظر می‌رسن، در واقع جزء بخش‌های مشترک کار فردی و اجتماعی‌ان به نظرم، نه فعالیت صرفا و صد در صد اجتماعی)

و نکتهٔ آخری هم اینه که من الان یه جایی بین مرحلهٔ اول و دوم اون پی‌ریزی‌ام...

پذیرش... واقعا آرامش بخش و رشد دهنده است. (پذیرشی که شما گفتید. پذیرشی که قراره پایه ساختن باشه نه نشستن.)
حالا اون جاییکه بقیه نمیخوان خود واقعیت رو بپذیرن باید چه کرد؟
نمی‌دونم راستش:) فعلا جز صبر و ادب چیزی به ذهنم نمی‌رسه:)
به نظرم این که خودت رو بپذیری یه مرحله است، این که چیزی که پذیرفتی رو دوست داشته باشی مرحله ی جداگانه ی دیگه ای... 


جفتشم سخت ! 
آفرین! دقیقا! واسه همینم هر دو بار جدا نوشتمش:)

سخته ولی وقتی اتفاق می‌افته، حال عجیبی داره با خودش:)
کتاب آداب نماز امام رو بخونید حتما در این مرحله.
نماز رو معراج میدونن و در واقع کتاب آداب نماز، چگونگی مسیر سیر الی الله هست.
اینجا معرفی‌اش کردم و ۱۸ بند خواندنی‌اش رو لینک کردم:
سپاس فراوان. در اولین فرصت می‌خونم به امید خدا.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی