تلاجن

تو را من چشم در راهم...

شایدم یه ویژگی شخصی باشه صرفا:)

شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۴۰ ب.ظ
نویسنده : مهتاب

می‌دونید، یه قسمت خیلی جالب زندگی‌ای که توش به پروردگار واحدی اعتقاد داری، اینه که بن‌بست معنا نداره. یعنی من تو سخت‌ترین شرایط حتی وقتی می‌خوام تو دل خودم غر بزنم و بگم «دیگه هیچ کاری از دستت برنمیاد»، نمی‌تونم!

به محض این که می‌خوام اینو بگم، راه‌های نرفته میان جلوی چشمم. اونم نه راه‌های نرفته‌ای که خیلی سخت و عجیب و طاقت‌فرسا باشن، نه، همین یه سری راه‌حل‌های معمولی.


+ البته گاهی انقدر خسته‌ام که حوصلهٔ همین راه‌های معمولی رو هم ندارم و می‌گم «ولش کن. بذا هر چی می‌خواد بشه. می‌خوام تنبلی کنم اصلا»، ولی به هرحال تو این حالت هم جملهٔ «دیگه هیچ کاری از دستت برنمیاد» واقعیت نداره :)

و به قول مادرم:
خدا برا تنبل می‌سازه

:)
فک نکنم :)
دقیقا همینه
همین که خدا هست دیگه واقعا ترس و اندوه و ناامیدی معنی نداره
واقعا هیچ بن بستی واقعا بن بست نیست:))
آره. تهشم جاییه که همهٔ تلاشتو کردی و دیگه نتیجه رو می‌سپری. اون‌جا هم حتی که ظاهرا کاری از دستت برنمیاد، ولی چون مطمئنی از این که بهترین اتفاق رو که خیرت در اونه، رقم می‌زنه، بازم ناامید نیستی:)
چرا بابا
این جمله امتحان خودش رو پس داده
می‌تونید تحقیق یا امتحان کنید

:)
شاید منظور از تنبل، آدمی باشه که نگرانی نداره و اعتماد داره به خدا و ظاهرا خونسرد به نظر می‌رسه.
شایدم واقعا آدمیه که تلاشش رو کرده و دیگه کاری بیش‌تر از اون ازش برنمیاد و خدا، بقیه رو براش فراهم می‌کنه.
به هرحال، تنبل به معنی کسی که راهو نمی‌شناسه و تلاش نمی‌کنه، بی‌معنیه بخواد به نتیجه برسه.
آره واقعا. وجودش به همه چیز معنای عظما میده. حتی به بدبختی‌ها! بن بست که دیگه جای خودشو داره :)
حتی شاید لازم باشه بدبختی رو دوباره تعریف کنیم:)
چقدر سخت میگیری! بدبختی یعنی بدبختی دیگه :)))
ولی وقتی معنای عظما بگیره خودبخود معنیش متفاوت میشه و این به سطح دیدگاه توحیدیِ اون آدمِ بدبخت بستگی داره :)
خب منظورم خود این واژه بود. بخت و اقبال چه مفهومی دارن؟ اصلا داریم چنین چیزی؟
استفاده از واژه‌هایی مثل سختی، گرفتاری یا مشکل رو ترجیح می‌دم.
مادر منم حرف ناصر رو میزنه:)
مفهومش چیه واقعا؟
یه جورایی حالت ضرب المثل داره که میگن خدا برای آدم راحت طلب میسازه
خب این درست نیست. البته زندگی با کسی که سخت نگیرتش، راحت‌تر تا می‌کنه، ولی با آدم راحت‌طلب فکر نکنم. اینا دو تا مقوله متفاوته.
آها! آره باهات موافقم. منظورم همونها بود. سختی، گرفتاری، مشکل. :)
:))
منم اعتقادی به این جمله ندارم ولی گفتم که یه جورایی به حالت ضرب المثل دراومده
بدیش اینه که رو ذهنامون تاثیر می‌ذاره.
البته من تا حالا نشنیده بودم :)
پاراگراق سومش خیلی چسبید واقعا 
ممنون
دقیقا اون قسمت خستهٔ تنبلیش چسبید؟:)
اره دقیقا همون جایش چسبید :))
ای بابا:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی