تلاجن

تو را من چشم در راهم...

صلاح کار کجا و...

شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۰۶ ب.ظ
نویسنده : مهتاب

از شدت غصهٔ اتفاق الف در زندگی‌ات، دوست داری هر چه دلت می‌خواهد به خدا بگویی، ولی چاره‌ای نیست جز تحمل و صبر.

زمان می‌گذرد و دقیقا همان اتفاق الف تبدیل می‌شود به یکی از نقاط قوت خیلی مهم زندگی تو. طوری که یواشکی و‌ با شرمندگی با خودت فکر می‌کنی اگر موضوع الف وجود نداشت، چه طور قرار بود زندگی کنی؟!

 

چنین انسانی، عارف و سالک نیست اگر همه چیز (و دقیقا همه چیز) را به خدا می‌سپارد. او صرفا در زندگی، بارها و بارها، نه فقط به نادانی‌اش، که به عمق وحشتناک این نادانی، پی برده...

 

+ نیاز است بگویم این «سپردن»، موخره و گام نهایی تلاش‌های خالصانه، آگاهانه، مجدانه و طیب و طاهر است و نه جایگزین آن‌ها؟

همیشه عاشق این آیه بودم: 
وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

بسا چیزى را خوش نمى دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى دارید و آن براى شما بد است و خدا مى‏ داند و شما نمیدانید
می‌دونید، وقتی موضوع حل و روشن می‌شه، گفتن این حرف‌ها راحته. هنر اینه تو همون حالت کراهت هم قلبا معتقد باشیم به این آیه:)
ان‌شالله که همین طور باشیم:)
در هر حال این پی بردن به نادانی خودش از عقلی ناشی میشود که هرکسی ندارد!
مطمئن باش همه‌ی بشریت در طول همسرشون بارها و بارها این نادانی رو تجربه کردن ولی بازم همه‌چیز رو به او نمی‌سپارن.
وَ إِذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَی الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ کانَ الْإِنْسانُ کَفُوراً ۶۷اسراء

:)
پس قدر خودتو بدون :)
عاقا!
من اینا رو نمی‌نویسم از من تعریف کنید. ممنون از لطفتون ولی این طوری ننویسید لطفا:)

+ در طول «زندگی‌شون» منظورتون بوده نه؟😉
😂😂😂😅
نه نه! همون در طول همسرشون 🤣🤣🤣😂
وای خدا! از دست این ادیتورهای گوشی. 😅
خودش کلمه‌رو عوض کرده بااااور کن من درست نوشتم 😉
قبوله خانم😁
میفرمود حکیم اون کسیه که همیشه پشت پرده ها رو میبینه و بنابراین همیشه راضیه. نشد نداره ولی باید خیلی تلاش کرد تا قلب منور به نور حکمت بشه... تا قبل از اون مدام نیاز به تذکر داریم تا توی اون لحظات حساس یادمون نره که دست ربوبیت الهی بوده که ما رو اینجا قرار داده...
نگرانی اون جاست که آدم نمی‌تونه مطمئن باشه نتیجهٔ ظاهرا نامطلوبی که‌ گرفته تقصیر خودش بوده یا امتحان خداست.
 در هر صورت یا برای تنبیه و جبران خطاست یا بالا رفتن رتبه و تعالی. که البته اولی هم اگر از پسش بربیایم نتیجه ش چیزی جز رشد نیست. البته این رو هم باید در نظر گرفت که باید بالاخره در مسیر بود. اگر به کل بیخیال بشیم که خدای نکرده میشیم مظهر اسم مضلّ خدا و هر روز بیشتر در مسیر گمراهی پیش میریم.
توی مسیر که باشیم یا تنبیهه یا امتحان. یا اشتباه کردیم و مریض شدیم و باید جراحی بشیم که درد داره ولی عافیت پشتشه یا امتحان سختیه که برای بالا رفتنه. هر دوش درد داره، ولی تکلیف توی هردوش با کمی تفاوت، مشخصه..
«تکلیف توی هر دوش با کمی تفاوت مشخصه...»
فک کنم...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی