شیفت شبم. با همکارم نشستیم دوتایی تلویزیون میبینیم. میپرسه: «قسمتهای قبلی این سریال رو دیده بودی؟»
میگم: «من راستش تقریبا تنها وقتایی که تلویزیون میبینم، همون شباییه که شیفتم اینجا»
میخنده. میگه: «خیلی خوبه. به شرط این که در عوض، وقتتو تو شبکه های اجتماعی هم تلف نکنی»
میگم «نه، خیلی نیستم. اینستا که در حد دوستام فقط، اونم واسه این که از حالشون باخبر باشم، ولی خب، وبلاگ مینویسم و واسه اون وقت میذارم»
میگه «نه، وبلاگ که فرق میکنه، منظورم همین تلگرام و اینستا و ایناست..»
حالا بعدش دیگه چی گفته یا چی گفتم مهم نیست، مهم اینه که «وبلاگ فرق میکنه» و حتی کسی هم که من احتمال میدادم با شنیدن اسمش بپرسه «چی هست وبلاگ؟» یا مثلا «مگه هنوز کسی وبلاگ هم مینویسه؟»، میدونه «وبلاگ فرق میکنه»
حالا باز جمع کنید برید:|
پ.ن: شورش رو در آوردم عایا؟ من این طوریام دیگه. خدا نکنه از یه چیزی خوشم بیاد، تا همهٔ عالم رو متقاعد نکنم اون چیز، خوب و عالی و فوقالعاده است، بیخیال نمیشم :)