چرا فقه شیعه، کسانی که مادرشون از سادات هست رو سید نمیدونه؟ آیا ما با یک جور مردسالاری نهادینهشده در فقه روبهرو هستیم؟ و اگر بله، چرا توقع دارید این قوانین بتونن مردم رو جذب کنن؟
از اونجایی که گفتید: «همه ی ما دو مجموعه ی کروموزومی داریم ...»
بحث "کروموزوم" و "دی ان ای" و اینها مسلمه؟!!!!!
تعریف شما از مسلّمات چیه؟!
(هر چند تعریفی از مسلمات رو بیان نکردید)
انتقال سیادت یا عدم انتقال سیادت چه تفاوتی ایجاد می کنه که بشه از مردسالاری یا زن سالاری نتیجه گرفت؟
مطالبی هم که بهشون به عنوان "مسائل متعدد دیگه" یاد کردید بیشتر مسائل عرفی هسنتد تا فقهی ...
.
.
.
خیره ان شاء الله...
باعلی
به نظر من تا وقتی که آیه ای مثل "یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ" وجود داره نباید این مسائل شبه ایجاد کنه ...
«دکتر راگینی ورما، استادیار رادیولوژی دانشگاه پنسیلوانیا و مولف اصلی این مقاله می گوید از آنجا که این تغییرات نزدیک به بزرگسالی شکل می گیرد، نمی توان عوامل زیستی مانند تغییرات هورمونی را در این تفاوت ها دخیل دانست بلکه باید عوامل اجتماعی نظیر فشارهای فزاینده فرهنگی ـ اجتماعی یا سازگاری با نقش های جنسیتی را نیز در بررسی های خود در نظر داشته باشیم.»
من به هیچوجه منکر تفاوتهای روحی-روانی خانمها و آقایون که منجر به تفاوت تکالیف و حقوق میشه نیستم، اما نمیتونم همهٔ محدودیتها رو با این مسئله توجیه کنم.
ضمنا آدمیزاد خیلی زیاد توانایی غلبه بر خصوصیات بالقوهٔ ذاتی رو داره و این که همه رو به یه چوب بزنیم عادلانه نیست.
بماند البته که مسئله اصلا توانایی علمی نیست تو مثالی که من زدم. کما این که توانایی علمی بانو مجتهده امین و رسیدن به مقام علمی اجتهاد اتفاق افتاد ولی به هرحال نمیتونستن مرجع باشن.
ولی به نظرم شما باید تکلیفتون رو با محدودیت یا تفاوت بیشتر روشن کنید ...
به هر حال فکر میکنم بهتر می بود به جای اینکه این مساله عمیقا تخصصی رو فبل از اینکه توی وبلاگتون مطرح کنید با یک فقیه مطرح می کردید و بعد با جواب تو وبلاگ پست می کردید ... هم جواب خودتون رو میگرفتید و هم مخاطباتون رو آگاه می کردید ...
و من الله التوفیق
بنونا بنو ابناءنا وبناتنا بنوهن ابناء الرجال الاباعد
پسران ما پسران پسران ما هستند، و پسر دختران ما، فرزندان مردان بیگانهاند.
مرحوم سید مرتضی فرمودند این شعر باطل است و فرزندان ما فرزندان ما هستند خواه از طرف ابناء باشند وخواه از طرف بنات، لذا ایشان میفرماید: فرزند دختری حقیقتا فرزند است.»
+ من سه چهارتا از کامنتا رو خوندم دیدم هوووووو هنوز هست :) حالا با لوسی می بر سه چه مواردی به اشتراک نظر رسیدین؟
++ و اینکه تیتر شما رو قبول دارم. و در این زمینه مایل به تبادل فیش هستم :) یعنی اگر مطلب بخونید بدید فیش میکنیم.
به نظرم یک مقدار تندروی است نسبت به فقه...
حالا فکر نکنید که من طلبه م و دارم از فقه دفاع میکنم...، بنده طلبه نیستتم...
ولی فقه رو نمیتونید با علوم جدید مورد قضاوت قرار دهید، مخصوصاً علوم تجربی امروز، که شیوه آن بر اساس تجربه و حس است. حالا فردا یکی در میاد میگه آقا کل این نظریه ها در باب دی ان ای و کروموزوم و موروموزم همه اش اشتباه بوده و این هم دلایل من...
حالا اینجا چیکار کنیم؟!!
احکام رو فقها از روایات معتبری که از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده، استخراج میکنند، لذا این حرف شما خیلی جای بحث نداره و به این سادگی ها نیست...
===========
ولی جدی جدی این توی فقه شیعه هست که کسانی که مادرشون از سادات باشه، سید حساب نمیشن؟! من فکر میکردم یک مسأله ی عرفی هست؟!!
به هر حال ممنون ، یک مطلب جدید یاد گرفتیم...