یک تصادمی دارد اتفاق میافتد. بین تلقی سنتی از دین از یک طرف و فضای بیدینی تمدن روبهرویمان از طرف دیگر.
جامعهای داریم پر از سوال در تمامی حوزهها، از کلیترین موضوعات تا جزئیترین مسائل.
جامعهای داریم پر از صداهای مختلف و در حال مذاکرات گوناگون برای دستیابی به توافق و بیانیه مشترک در مورد چهارچوبهای کلی و خطوط قرمز اصلی.
چیزی دارد متولد میشود. اگر این روند ادامه داشته باشد، پیشبینی من شکلگیری چیزی شبیه نمودار زنگولهای توزیع طبیعی (استاندارد) است در باورها. دو طیف اقلیت در دو سو که حضورشان باعث حفظ تعادل میشود و اکثریت متعادلی (باز هم در طیفهای گوناگون البته) در این بین.
از جهاتی، رادیکالیسم، در هر دو سوی آن (و از جمله بخشی از آنچه به تهاجم فرهنگی تعبیر میشود) در خدمت شکلگیری همین اکثریت متعادل است.
حسش میکنید؟
پ.ن: حرف تمدن و شکلگیری تمدن که میشود همیشه یاد سریال ملاصدرا میافتم و آن طراحی لباس فوقالعادهاش، آن همه طرح و رنگ و تنوع، چادرهای رنگی رنگی خانمها، فضای بحث و نقد و نظر و انتقاد و... کمابیش شبیه همان تصویریم یا حداقل بگویم داریم شبیهش میشویم.