تلاجن

تو را من چشم در راهم...

پی نوشت: شام مرغ داشتند

دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۰۰ ق.ظ
نویسنده : مهتاب
فقط همان جمله عنوان مطلب است که هنوز باعث می شود حالم به هم بخورد...و نمی دانم این که بقیه اش عادی شده، خوب است یا بد...
اینجا.
خب اینم دومین پسته که درمورد این ازدواج دیدم

تاثیر رسانه است دیگه...
یعنی میخای بگی شما هم متاثری ؟!
بالاخره یه چیزیه که حس می کنید ممکنه بشه در موردش حرف زد. متأثر نه به معنای تحت تاثیر ماجرا قرار گرفتن. به این معنا که کلا ماجرا رو ندید هم نمی گیرید.
به هر حال بیش تر از دو سه تا جمله هم در موردش ننوشتم. 
قضیه ازدواج سلطنتی چی بوده همه سوختن؟
پولداری و برازندگیه
انتظار دارید طرف مانند گداگشنه ها زندگی کنه؟
من اصلا کاری به ازدواج سلطنتی ندارم. گفتم که فقط عنوان پست اذیتم کرد.
جزئیات ابلهانه در مورد آدم هایی بی نهایت معمولی که کل دنیا رو باهاش گذاشتن سر کار. یا چه می دونم تو هپروت. غفلت. هرچی دوست دارید بذارید اسمشو.

ضمنا اتفاقا ما که نه ولی همون انگلیسیا واقعا بدشون نمیاد طرف مثل گشنه ها زندگی کنه. اون پرنسس دایانا که هنوزم محبوبه، سر همین اهمیتی که به مردم عادی می داد (مهمم نیست واقعی یا فرمایشی) محبوبیت پیدا کرده....حالا البته بازیای رسانه ای سرجاش. ولی بالاخره یه چیزی هم بوده.
اسم مرغ الان واسه آدمای لاکچریه نه واسه ...
؟!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی