از بازندگان قوانین پوشش در ایران باید به طور ویژه به خانمهای سلبریتی اشاره کرد. همونطور که میدونید، برای رعایت حریمها در جامعه، مرد وظیفهای داره و زن هم وظیفهای. جامعهٔ سنتی همهٔ وظایف رو برعهدهٔ زن میذاره و جامعهٔ مدرن برعهدهٔ مرد. اسلام، این وظایف رو بین زن و مرد تقسیم کرده که عجالتا کاری نداریم بهش.
منتها، در دنیا، زنان سلبریتی عملا آزادن هرچی بپوشن و هرکاری انجام بدن. در عین این که به واسطهٔ معروفیتشون کسی معمولا خیلی کاری بهشون نداره و هرجا برن توجه و تحسین میگیرن. معمولا دلبری و لوندی این زنان برای مردان، به حساب جذابیت ذاتی یا حتی استعدادی ارزشمند گذاشته میشه و خود زنان هم معمولا وانمود میکنن صرفا داشتن در همهٔ اون لحظات دوستانه و صمیمانه رفتار میکردن که خب، «... این از مکر و حیلهٔ شما زنان است و مکر و حیلهٔ شما بسیار بزرگ و حیرتانگیز است.»
حالا شما به عنوان یه سلبریتی خانم میتونی صادقانه بیای بگی اینطوری با این قوانینی که گذاشتید، به اندازهٔ کافی به من خوش نمیگذره. منتها این که ژست دفاع و حمایت از «مردم» (بیچاره مردم) بگیری یا مثلا فاز عدالتخواهی و حقطلبی برداری درحالی که ما شواهد دیگهای برای این ادعا در رفتار و گفتارت ندیدیم و نمیبینیم، حداقلش توهین به واژهٔ «مردم»ه. در واقع با قدرت نرمی که داری خواستههای خودت و طبقهت رو به عنوان اصلیترین خواست و نیاز مردم جا میزنی که فریبکارانه است.
+ در مورد واکنشهای اعتراضی سلبریتیها به طور کلی و در مورد سلبریتیهای خانم به طور خاص، این لایه از نیاز روانی رو مدنظر داشته باشید.
+ بخشی از تقصیر رادیکال شدن بعضی سلبریتیها مشخصا و مستقیما متوجه خود جمهوری اسلامیه. حالا چه با سختگیری و چه با سهلگیریهای بیجا.