عجیبه ولی ۲۸‌صفر من رو یاد فیلم «لیلا»ی مهرجویی میندازه که با مجلس شله‌زردپزون ۲۸‌صفر شروع و تموم می‌شه. بعد مثلا دایی دختره و بابای پسره تو خونه عبا مینداختن رو شونشون که نشونهٔ صبغهٔ علمایی خانواده بوده. ابزار موسیقی ایرانی، کتابخونه، این که یه جایی تو فیلم علی مصفا می‌گه من فلان‌ کشورهای اروپایی رو دیدم ولی برای زندگی ایران خوبه و تلویحا واکنش ادایی شنونده رو مسخره می‌کنه و... . هرچقدر بیش‌تر می‌گذره بیش‌تر متقاعد می‌شم دین‌داری، ولو در حد یه احترام ساده به حتی صرفا بعضی مناسبت‌های مذهبی، چقدر نشونهٔ اصالت فرد و خانواده‌شه. و چقدر یه زمانی نمایش اصالت تو سینما رواج داشت و عادی بود...