آدما سه دستهان؛
یه عده که کار اشتباه رو انجام میدن و با اشتباه بقیه هم مشکل ندارن و اگه باهاشون حرف بزنی، تلاش میکنن اشتباهاتت رو توجیه کنن به اسم همدلی و همدردی. اینا برای درددل خوبن ولی کمکی به رشدت نمیکنن.
یه عده که کار درست رو انجام میدن و دافعه دارن در مقابل کسی که اون کار درست رو انجام نمیده و به وضوح و به راحتی قضاوتش میکنن، بهش برچسب میزنن و اگه بتونن مهدورالدم اعلامش میکنن. اینا، حتی به درد درددل کردن هم نمیخورن.
و دستهٔ سوم که ممکنه خودشون کار درست رو انجام بدن یا ندن، اما دغدغهٔ بهتر شدن دارن. اگه خودشون عامل باشن، باز هم شرایط و روحیات متفاوت بقیه رو درک میکنن، توهین و قضاوت نمیکنن و تجربیات خودشون رو بهت منتقل میکنن. اگرم خودشون عامل نباشن، حداقلش اینه گناه و اشتباهت رو توجیه نمیکنن که برات عادی بشه. ولی در هر صورت از ارتباط باهاشون یا گفتن دغدغهها، سوالها و شکهات، احساس ترس از قضاوت شدن نداری. احساس ترس از برداشت اشتباه و تغییر نظرشون نسبت به خودت رو نداری، چون تو رو یه کل واحد میبینن نه فقط مجموعهای از اشتباهات.
و حالا چیزی که میخوام اعتراف کنم اینه که احساس من در مورد اغلب آدمای مذهبی دور و برم اینه که از گروه و دستهٔ دومن. آدم میترسه باهاشون حرف بزنه. میترسه سوال بپرسه. مخصوصا من که هیچ وقت نتونستم تو جمعهای کلاسیک مذهبی (گروههای بسیج یا هیئتیهای باسابقه) خودم رو جا بدم. همیشه حس کردم یه فاصلهٔ عمیق هست بین من و این گروهها. فاصلهای که هیچوقت دوست نداشتم باشه ولی همیشه بود و حالا احساسم اینه که آدمایی مثل من تو بدترین وضعیتن تو ارتباط با گروههای مذهبی شناختهشده. یعنی این مجموعهها ممکنه با یه آدم کاملا بیاعتقاد، با خوشرفتاری و روی گشاده برخورد کنن که اصطلاحا «جذب» بشه، ولی با همفکرهایی که کل تفاوتمون ممکنه در حد علاقه و اعتقاد من به روسری رنگی و باور اون به رنگهای تیره باشه، برخوردها همچنان سرد و نچسبه و خواهد بود...
سلام ، به قول آقای پناهیان که مثالی می زد و می گفت اگه فلانی نماز نمی خونه دلیلش تو هستی که نماز می خونی ولی تاثیرش تو زندگیت دیده نمی شه ! خب اون طرف هم می بینه و حتی در ظاهر می بینه که از تو حالش بهتر هست و اوضاع بهتری داره پس چرا بیاد به سمت کاری که تو می کنی ؟؟
ولی در مورد نتیجه گیری که کردید بنظر بنده شما هم کمی نگاه سخت گیرانه دارید ، البته که به جا و در شرایط شما نیستم اما این رو می دونم بچه مذهبی های باحال هم زیاد داریم که تو نخ رنگ روسری و این مسائل نرن !