تلاجن

تو را من چشم در راهم...

حدیث نفس

چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۲۳ ب.ظ
نویسنده : مهتاب
اگه دوست داشتید بیاید تو نظرات این پست بنویسید کدوم جملهٔ کوتاه یا حدیث از معصومین هست که خیلی وقتا با خودتون تکرارش می‌کنید. اگرم چندتا است می‌تونید همه یا یکی رو به انتخاب خودتون بنویسید.
خودم:
«أَقَلُّ مَا یَلْزَمُکُمْ لِلّهِ أَلاَّ تَسْتَعِینُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِیهِ» 
مولا علی _علیه افضل صلوات المصلین_

البته اون چیزی که معمولا تکرارش می‌کنم یه ترجمهٔ روون از متن عربی حدیثه به این شکل:
کم‌ترین حق خدا بر شما این است که با نعمت‌هایش، معصیت‌ش نکنید.

هرگاه از کاری ترسیدی، خود را بـه کام آن بینداز، زیرا ترس شدید از آن کار، دشوارتر و زیان‌بارتر از اقدام به آن کار است.

از حضرت علی (ع)  :)

+ هرچند فکر میکنم که درست استفاده نمیکنم از این حدیث. بیشتر مصادیق دنیویش رو مدنظر قرار میدم آخه :/

ممنون:)
خب، می‌خوام خودم رو با این چالش روبه‌رو کنم که تو جواب نظرات این پست، یه حدیث بنویسم مرتبط با حدیث یا جمله‌ای که خواننده‌ها نوشتن. برای شما:
«ایاک و التسویف فانه بحر یغرق فیه الهلکی»
«از به تعویق انداختن کار دوری کن، دریایی است که هر که در آن افتد، هلاک شود.»
امام محمدباقر علیه‌السلام
میزان الحکمه، ج۴، ص ۵۸۹

امام حسین(ع):مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست.تا جایی که دین وسیله زندگی آنهاست دیندارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند دینداران کم می شوند.

*حدیثی که زبان حال مردم کوفه و ما و همه انسانها در هر جا و هر زمانی هست...

متشکرم:)
حدیث شما:
«ایها الناس! لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله فإن الناس قد اجتمعوا علی مائدة شبعها قصیر و جوعها طویل»
«ای مردم! در مسیر هدایت از کم شدن همراهان وحشت نکنید که مردم بر سر سفره‌ای جمع شده‌اند که سیری آن کوتاه و گرسنگی‌اش طولانی است.»
از خطبهٔ ۲۰۱ نهج‌البلاغه

میشه آیه بگم؟ حدیث بلد نیستم زیاد

پس بگو من نزدیکم و دعای درخواست‌کننده را هرگاه مرا بخواند استجابت می‌کنم (سورۀ بقره)

که پروردگارت تو را رها نکرده (سورۀ ضحی)

صد‌در‌صد:)

«کن لما لا ترجوا ارجی منک لما ترجوا فأن اخی موسی بن عمران ذهب لیقتبس نارا فکلّمه ربه عزوجل»
«به آن‌چه امید نداری امیدوارتر باش از آن‌چه به آن امیدواری که برادرم موسی بن عمران برای آوردن آتش بیرون رفت و خدا با او به پیامبری سخن گفت.»
کنزالعمال، حدیث ۵۹۰۴

و

«از گرفتاری ها گلایه می کنی...؟
پیش بندگانم شکایت می بری...؟
نمی‌دانی که تا به حال شکایت نافرمانی‌هایت را پیش فرشتگان نبرده‌ام؟»
مضمون حدیث قدسی

یه جمله از امام علی هست که خیلی تو ذهنم می‌گرده: کم‌رنگ‌ترین جوهرها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارترند.

متشکرم:) اینو منم شنیدم، مطمئنید حدیثه ولی؟:)
حالا عجالتا:
«قَیِّدُوا العِلمَ بالکِتابِ»
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)
«علم را، با نوشتن در بند کشید.»
کنز العمّال، حدیث ۲۹۳۳۲

حدیث رو نمی‌دونم؛ ولی گفتم که، این جمله از امام علی هستش.

همین، منم سوالم همین بود که مطمئنید سخن معصومه؟
ممنون:)

سلام

تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز

اتقوا مواضع التهم

تقریبا قریب به مضمون

بنده ای رو سرزنش نکن که نمیری و به اون مبتلا بشی

و اون داستان حضرت موسی که حیوان مریضی رو هم برای بدتر بودن از خودش مقدم ندونست

همون محتوا

رب اجعلنی مقیم الصلاه

ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا

و گاهی (البته دوست دارم همیشگی باشه) که خدایا در دلهای ما نسبت به بندگان خوبت حسادت قرار نده

سلام به روی ماهت:)
آه! این همه جمله با خودت تکرار می‌کنی؟ :دی
تقریبا واسه همشون حدیث مشابه یادم میاد ولی عجالتا این آخری رو منم خیلی دوست دارم. یه بار نشسته بودم آیات قرآن که «ربنا» توش داره پیدا کرده بودم (با یه برنامهٔ موبایلی که قابلیت جست‌و‌جو داشت البته) که تو قنوت بخونم، چون دچار کمبود و تکراری شدن دعای قنوت شده بودم، بعد رسیدم به یه آیه با همین مضمونی که تو نوشتی و یادمه خیلی ازش خوشم اومد:

 «[وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ] رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»
«[و آنان که پس از مهاجرین و انصار آمدند (یعنی تابعین و سایر مؤمنین تا روز قیامت) دایم به درگاه خدا عرض می‌کنند:] پروردگارا، بر ما و برادران/خوهران دینی‌مان که در ایمان پیش از ما شتافتند ببخش و در دل ما هیچ کینه و حسد مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تویی که بسیار رؤوف و مهربانی.»
آیهٔ۱۰، سورهٔ حشر

تقریبا سعی میکنم تو برخوردهام با یکی ازینها کارو پیش ببرم‎(:‎

منم همین آیه تو ذهنم بود ولی چون ترتیب و املای کلمات یادم نبود مضمونش رو نوشتم

بعضی وقتها توی قنوت از ترس بیرون انداختنم از دایره هدایت هرچیزی که اونموقع ضعفم بوده رو فارسی عربی قاطی میکنم از خدا میخوام

خیلی وقتها همین آیه رو میخوام بخونم ولی درستش یادم نمیاد فقط از خدا میخوام خودش دیگه به بیسوادیم ببخشه

منم از این کارا می‌کنم:))

من جای فرشته‌ها باشم خیلی به آدمی‌زاد می‌خندم این طور وقتا :)

و بر همگان واضح و مبرهن است که برای نوشتن متن عربی، ترجمهٔ دقیق و منبع احادیث، از یادداشت‌های قبلیم و جناب گوگل کمک گرفتم و اینا رو حفظ نبودم، فقط یه مضمون کلی تو ذهنم بود :)

کسی هم فکر نکرده تو اینا رو حفظ بودی دختر جان😑🤦

نه نه مهتاب خانوم ما فکر میکنیم شما علامه دهری😁

ما به هیچ عنوان تصور خودمونو با حرفهای بی پایه عوض نمیکنیم

آیا بلاک کردن خواننده‌های خوب ولی با تصورات اشتباه، کار درستی است؟😏😁

سلام

 توی یکی از کتب علامه حسن زاده خوندم که وقتی پیامبر به معراج رفتن حق متعال یک جمله به فارسی با پیامبر سخن گفتن و آن جمله این بود:

چه کنم با مشتی خاک، جز آنکه بیامرزم

و یک حدث دیگه هم که خیلی برام پر رنگه اینه:

اَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّه ِ فَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ یَقولُ: اَنا عِنْدَ ظَنِّ عَبدىَ الْمُؤمِنِ بى، اِنْ خَیْرا فَخَیْرا وَ اِنْ شَرّا فَشَرّا

 

امام رضا علیه سلام میفرمایند:

به خدا بهترین گمان را داشته باش همانا خداوند عزوجل میفرمایند: من نزد گمان بنده مومن خویشم اگر خوش گمان باشد به خوبی با او رفتار میکنم و اگر بد گمان باشد به بدی با او رفتار میکنم

 

چقدر این حدیث قشنگه... اصلا اینکه میگه من با بنده مومنم این کار رو میکنم...

نمیدونم چی بگم... زبانم قاصره... فقط میتونم بگم:

خیلی عاشقانه هست...

 

چالشتون خیلی خوبه...

منم فکر کردم تمام احادیث رو حفظ هستید... و کلی احسن میگفتم بهتون... البته چند برابر این احسن رو باید به ایده تون گفت... این دیگه ربطی به گوگل نداره...

سلام. فارسی؟ واقعا؟ چه جالب. نمی‌دونستم:)
این جمله و لطافتش من رو یاد یکی دو تا جمله از «مرصاد العباد» میندازه. (البته من فقط بخشی از این کتاب رو اونم از رو یه کتاب ادبیات عمومی مربوط به دانشگاه خوندم)
اون‌جا که می‌گه:

«آورده‌اند که چون روح به قالب آدم درآمد درحال گرد جملگی ممالک بدن برگشت خانه‌ای بس ظلمانی و با‌وحشت یافت بنای آن بر چهار متضاد نهاده، دانست که آن را بقایی نباشد.

خانه‌ای تنگ و تاریک دید چندین هزار حیوان موذی در وی از حشرات و حیات و عقارب و انواع سباع و انعام و بهایم. جمله حیوانات به یکدیگر برمی‌آمدند. هر یک بدو حمله‌ای می‌بردند و از هر جانب هر یک زخمی می‌زدند و به وجهی ایذائی می‌کردند. و نفس سگ‌صفت غریب دشمنی آغاز نهاد و چون گرگ در وی می‌افتاد.

روح نازنین که چندین هزار سال در جوار قرب رب العالمین به صد هزار ناز پرورش یافته بود از آن وحشت‌ها نیک مستوحش گشت قدر انس حضرت عزت که تا این ساعت نمی‌دانست، بدانست. نعمت وصال را که همیشه مستغرق آن بود و ذوق آن نمی‌یافت و حق آن نمی‌شناخت بشناخت؛ آتش فراق در جانش مشتعل شد دود هجران به سرش برآمد. گفت:

دی ما و می و عیش خوش و روی نگار                امروز غم و غریبی و فرقت یار

ای گردش ایام تو را هر دو یکی است                  جان بر سر امروز نهم دی باز آر

در حال آن وحشت آشیان برگشت و خواست تا هم بدان راه بازگردد.

عزمم درست گشت کز اینجا کنم رحیل               خود آمدن چه بود؟ که پایم شکسته باد

چون خواست که بازگردد مرکب نفخه طلب کرد تا برنشیند که او پیاده نرفته بود و سواره آمده بود. مرکب نیافت نیک شکسته دل شد با او گفتند که «ما از تو این شکسته‌دلی می‌خریم»

قبض بر وی مستولی شد آهی سرد برکشید گفتند: «ما تو را از بهر این آه فرستاده‌ایم»

بخار آه به بام دماغ او برآمد. در حال عطسه‌ای بر آدم افتاد حرکت در وی پیدا شد دیده بگشود فراخنای عالم صورت بدید روشنی آفتاب مشاهده کرد گفت «الحمد لله» خطاب عزت در رسید که:«یرحمک ربک» ذوق خطاب به جانش رسید اندک سکوتی در وی پدید آمد.»


بابت حدیثی هم که نوشتید ممنون:) من خودمم تو موضوع خوش‌گمانی  و حسن ظن داشتن به خدا، فقط همین حدیث تو ذهنمه الان و چیز دیگه‌ای یادم نمیاد بخوام براتون بنویسم :)


ممنون از لطفتون... خوب می‌بینید شما:)

سلام

نهج البلاغه پر از حرف هاییه که میشه سرلوحه زندگی قرار داد؛ برجسته ترینش برای من، نقل به مضمون؛

هرآنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند، و هر آنچه برای خود نمی پسندی بر دیگران نیز روا مدار...

همین یک جمله کافیه تا به یک جامعه آرمانی برسیم، البته این نظر منه...

سلام. بله کاملا موافقم. سرمشق‌هایی هستند که البته باید تلاش کرد جزئیات رسیدن بهشون رو درآورد.
این حدیث معروف از حضرت مولا به نظرم مرتبطه با حدیثی که شما نوشتید. خدمت شما:

«خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مُتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ»
«با مردم آن چنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند (و خواهان معاشرت با شما باشند.)
حکمت شمارۀ 9 نهج‌البلاغه

سلام

«و اما نقصان عقولهن فشهاده امراتین کشهاده الرجل الواحد»

البته قسمت اولشو قبول دارم ولی ورد زبانم نیست. و با کاربر (حمید آبان) هم موافقم، اینجا هم همین یک جمله کافیه تا یه یک جامعه آرمانی رسید.

سلام. ممنون از نظرتون.

ریا نمیشه؟ :) شایدم معلوم میشه نقطه ضعفمون چیه که متمسک شدیم به یه حدیث خاص

 

ولی خب چون شما این بحث رو مطرح کردین

من یه حاج آقای خوب و عزیز میشناسم که یه جمله خاص ازش شنیدم. گاهی وقتا برا خودم بازگوش میکنم:

 

اون هم اینه:

تقوا یعنی تلاش برای انجام وظیفه

جمله قشنگیه

بالاخره ریا می‌شه و تعریف و تمجیده یا نشون‌دهندۀ نقطه ضعف؟ :) (من البته فکر می‌کنم هیچ کدوم از اینا نیست :) )

ممنون از نظرتون :)

این جمله من رو یاد یکی از سخنرانی‌های آقای عباسی میندازه. ( قبلا تو وبلاگ شما نوشته بودم اینو که الان می‌خوام بگم؟)
اومده بودن برای تعریف تقوا مثال زده بودن، گفتن ببینید الان یه شرکت معروف و مهم خودروسازی، بنز مثلا، اگه یه سری از تولیداتش احیانا مشکل پیدا کنه، با این که براش هزینۀ سنگین داره ولی میاد همۀ تولیدات اون سری رو از بازار جمع می‌کنه. چرا؟ چون اعتباری که تو بازار داره از اون هزینه‌هه خیلی مهم‌تره. حالا تقوا هم یعنی همین. یعنی تلاش برای حفظ اعتبارت پیش خدا.
این تعریفم من دوست داشتم. گفتم باهاتون به اشتراک بذارم :)

من اون حدیثی که چارلی گفت تو ذهنم بود.

خیلی پست لطیفیه... با اجازه می‌شینم فقط کامنتا و جواباشونو می‌خونم ^_^

پس همون جواب با حفظ سمت به شما هم تقدیم می‌شه :)

اختیار دارید خانم:) اجازۀ مام دست شماست :دی

یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک

آه! دعای عزیز غریق. اینم از اون دعاهاست که من دوست دارم  و بعد نمازام (اون طور که مرسوم هم هست) تو سجده می‌خونمش. اگر اجازه بدید متن کامل حدیث مربوط به دعای غریق رو این‌جا بذارم برای اون‌هایی که شاید ندیده باشنش. ممنونم ازتون :)

وَ بِهَذَا الْاِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ وَجَدْتُ بِخَطِّ جَبْرَئِیلَ بْنِ اَحْمَدَ حَدَّثَنِی الْعُبَیْدِیُّ مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ‏ قَالَ اَبُو عَبْدِ الله(ع):‏ «سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَهٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا اِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا اِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کَیْفَ‏ دُعَاءُ الْغَرِیقِ‏ قَالَ یَقُولُ یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ فَقُلْتُ یَا اللهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا اَقُولُ لَکَ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک»‏

 عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل می‌کند: به زودى شبهه‌‏اى به شما می‌‏رسد که در ان نه نشانۀ آشکار دارید و نه پیشوای هدایت و کسى از آن شبهه نجات نمی‌‏یابد مگر آن‌که مانند فردی که در شرف غرق‌شدن است، دست به دعا بردارد! گفتم: دعاى‏ غریق‏ چگونه است؟ فرمود: می‌‏گویى: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی على دینک»، و من هم گفتم:«یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب و الابصار ثبّت قلبی على دینک»، امام فرمود: خداى تعالى مقلّب القلوب و الابصار است و لیکن همچنان که من گفتم بگو: «یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی على دینک»

همین‌جا یه نقدی هم بکنیم به عزیزانی که متن دعا رو در نمازهای جماعت مساجد بعضا تغییر می‌دن و به‌جای «قلبی» می‌گن «قلوبنا» :)

أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ

بله. از اون جملات مهربون قرآن :)

بحث قلب که می‌شه معمولا یاد این آیه می‌افتم:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»
«ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست دعوت کنند اجابت کنید و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود و همه به سوی او محشور خواهید شد.»
آیۀ 24 سورۀ انفال

البته بحث شما مربوط به آرامشه ولی یه بخشی از ترجمۀ اون بخش «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» به نظرم میاد می‌شه: قلب آدما دست خداست.
حالا یه بخشیش همون بحث آرامشه و یه بخش دیگه هم موضوع محبوب بودنه بین مردم. همین رو اگر بپذیریم شاید برای محبوب شدن، خیلی کارها رو انجام ندیم و عوضش یه کارای دیگه‌ای انجام بدیم :)

سلام علیکم

گهگاه یاد سؤال «أرضیتم ...» می‌افتم.

چه مطلب پربرکتی شد! هم خود مطلب و هم نظرات و پاسخ‌ها! خدا خیرتان دهد!

سلام علیکم
این آیه منظورتونه؟

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ»

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا هنگامی که به شما گفته می‌شود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی می‌کنید (و سستی به خرج می‌دهید)؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده‌اید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست!»


مشابه این آیه حدیثیه از حضرت سیدالشهدا (که ظاهرا خیلی معروفه ولی من تازه پارسال دیدمش) که آقای امید مهدی‌نژاد یکی دو ساله من دیدم تو  ایام محرم توییتر می‌ذارن با ترجمۀ خیلی جذابی. خیلی خیلی دوست دارم این حدیث رو و اصلا جا داره آدم خوش‌نویسی کنه قاب بگیردش. خوشحال شدم تو نظرات این پست بهش اشاره شد :) ممنونم ازتون :)

خدمت شما: (نامه‌ای که از کربلا برای جناب محمد حنفیه نوشته شده)

«بسم الله الرحمن الرحیم؛ من الحسین بن على الى محمد بن على و من قبله من بنى هاشم، اما بعد فکان الدنیا لم تکن و کان الاخره لم تزل و السلام»


«بسم الله الرحمن الرحیم

از حسین بن علی به محمد بن علی و هر که با اوست از بنی‌هاشم

اما بعد؛

دنیا گویی هیچ‌گاه نبوده است و آخرت گویی همیشه هست.

و السلام.»


الحمدلله :)

این پست از اون کارای قشنگ بود.

 

+ یکی از اونا که خیلی تو ذهنم میاد و میره، حدیث «تمر مر السحاب» هست از امیرالمومنین.

 

 

خدا رو شکر :)

 و این حدیث من رو یاد حدیث دیگه‌ای از حضرت رسول میندازه:) :

« ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها»
« خدا در روزگار شما نسیم‌های رحمتی دارد؛ خود را در معرض آن بگذارید.»
بحارالانوار، ج71، ص221

پیامبر(ص) فرمودند: در مسائل مادّی به پایینتر از خود نگاه کنید و در مسائل معنوی به بالاتر از خود.

عجالتا دیگه مغزم یاری نمی‌کنه :)
فقط این آیه از قرآن رو می‌نویسم مربوط به اون بخش مادی :)

«وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ»

«و هرگز چشمان خود را به نعمت‌های مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدراتر است!»

سورۀ طه، آیۀ 131

بله، آیه‌ی 38 سوره‌ی توبه. چند مطلب هم قبلاً در ارتباط با آن در وبلاگ نوشتم که خودشان نه، اما لینک‌ها و فایل‌های صوتی موجود در آن‌ها به‌گمانم مفید باشند:

http://mesledal.blog.ir/1398/01/16/n370

http://mesledal.blog.ir/1398/02/24/n377

http://mesledal.blog.ir/1398/03/03/n381

 

در این یکی هم صوت استاد صفایی حائری است، پیرامون همان نامه‌ی مورد نظر شما:

http://mesledal.blog.ir/1397/06/23/n327

 

خدا خیرتان دهد!

ممنون بابت لینکا. لطف کردید:)

خواهش می‌کنم. بزرگوارید.

سلام

 

ارزش هر کس به قدر همت اوست.

 

نهج البلاغه

سلام.
ممنونم:)
گرچه از اول قرار بود فقط حدیث بنویسم ولی خب هرجا یادم نبود آیهٔ قرآن نوشتم جاش و این‌جا هم بهترین مشابه:
«لیس الانسان الا ما سعی»

سلام

راستش من تا همین چند ساعت پیش مطمئن بودم جمله‌ای که نوشتم رو توی نهج‌البلاغه خوندم، حتی یادمه کجا بودم و ظاهر کتاب هم کاملاً توی ذهنمه؛ ولی بنا به اتفاقی به این قضیه شک کردم؛ توی گوگل سرچ کردم و لیست بخش حکمت‌های نهج‌البلاغه‌ای که خونه داشیتم رو چک کردم، ولی این جمله رو پیدا نکردم. اینه که دیگه مطمئن نیستم این جمله از امام علی باشه و نمی‌دونم الان باید چی بگم... شرمنده.

سلام خانم:)
این پیگیری و دقت شما حقیقتا من رو به ادامهٔ زندگی روی کرهٔ زمین امیدوار کرد^_^
دشمنت شرمنده عزیزم این چه حرفیه. ممنون که اطلاع دادی:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی