از همان پانزده شانزدهسالگی که اعتقادات فعلیام کمکم شروع کردند به شکل گرفتن، از همان اولین جلسات و فعالیتها در انجمن دانشآموزی*، «الان بچهای جوگیری»، «بزرگ بشی میفهمی چه اشتباهی میکنی»، «با این کارا وقتتو نگیر» و.. شروع شدند و تا همین امروز هم به همین شکل ادامه دارند. شما هم میتوانید چند جملهٔ پایین را بخوانید و بعدش امیدوار باشید که «بزرگ میشه از این توهما میاد بیرون»:
«نسلی هستیم که از یک نهضت چهلساله توقع ساخت جامعهای را داریم که آن ور آب با دویست سیصد سال غارت و وحشیگری و چپاول و البته کار سخت و دقیق و درست به آن رسیدهاند. بدون تحریم و جنگ روانی و فرهنگی و جنگ سخت و ترور نخبگان و دانشمندان البته.»
*هیچ تعصبی نسبت به مجموعهٔ انجمن اسلامی ندارم، نه نسخه دانشآموزی و نه فضای دانشجوییاش. با امکانات و روحیات من، بهترین انتخاب بود ولی اصل حرفم روی تلاش است. نسخهای از تلاش با مختصاتی که به تو امید میدهد، حتی اگر خودت نخواسته باشی.