دختران سرزمینم رسما قاطی کردن! به شکل کاملا جدی و رسمی خیال می‌کنن چون دخترن، جنس برتر محسوب می‌شن!
آدم باید خیلی پرت باشه که انواع و اقسام ظلم‌هایی که به خانم‌ها می‌شه رو نبینه (و شخصا قبلا بارها در موردشون نوشتم) ولی یه سری چیزا دیگه کلا ادا اطواره! حق و حقوق نیست! ادا اطواره و آقایون هم الحمدلله یه سریشون انقدر خودشیرین و پرتن که نفهمیده تایید می‌کنن و دامن می‌زن به این لوس‌بازیا به اسم حق زن.
یه سری مسائل دیگه هم لوس‌بازی شاید نباشه در ظاهر، ولی یه مشت ایدهٔ ناپختهٔ بی‌ارزش روی کاغذه، و الا حتی به‌روز‌ترین و سانتی‌مانتال‌ترین هم‌اتاقی‌های من تو خوابگاه هم واسه این ور و اون ور رفتن با دوست‌پسراشون هماهنگ می‌کردن و رسما «اجازه» می‌گرفتن. بعضا ذوق هم همراش بود که فلانی اجازه نداد برم فلان جا که یعنی به فکرمه، دوستم داره، نگرانمه و الخ.


+ طرف توییت کرده:
کدام یک از ما همسرانمان را پیش از نجفی‌‌ها نکشته‌ایم؟! برای پایان دادن به چرخه خشونت اعتراف به خطا نخستین گام می تواند باشد. پیشنهاد میکنم همه ما که همسرانمان را آزرده ایم با این هشتگ اعتراف کنیم،چه آزار کلامی و چه فیزیکی.
#من_نیز_همسرم_را_کشته‌ام

و حالا ایشون حرجی بهش نیست، از این مرده‌خوریا زیاد دارن حضرات؛ مشکل این‌جاست که نزدیک دو هزارتا فیو خورده این خزعبلات!

+«عقل» کجای این جامعه است؟

بعدنوشت: در مورد اون مبحث اجازه گرفتن کلی حرف داشتما، ولی خب چون نمی‌پرسید، فایده نداره گفتنش:)