ببینید عزیزانم، اجازه بدهید من تکلیف یک موضوع را اینجا روشن کنم. این که معدل دوره کارشناسی من ۱۷.۱ بوده و مثلا ۱۸.۱ نبوده، سرسوزنی ربطی به فعالیتهایم در انجمن اسلامی ندارد. این که نتیجهای که دلم میخواسته را در کنکور سراسری نگرفتم هم باز ذرهای ربطی به جلسات و برنامههای انجمن دانشآموزی ندارد.(که اصلا سال پیشدانشگاهی هیچ حضور و فعالیتی در آن نداشتم) و اصولا اینها ربطی به هم ندارند و کسی که فعالیتهای فوقبرنامه را دلیل درس نخواندن میداند یا درس خواندن را بهانه میکند که هیچ کار اضافهای انجام ندهد، مطمئن باشید اول خودش را و بعد هم شما را دارد گول میزند.
من که تازه در هیچ کدام از این دو مورد هیچوقت خدا بالاخره آن چیزی که میخواستم هم نشدم و حجم خیلی بالایی از زمانی که در اختیارم بوده را تلف کردهام، به وضوح و سادگی این را میفهمم که توان و ظرفیت و زمانی که در اختیار آدمیزاد است، خیلی خیلی خیلی بیشتر از آنچیزی است که اغلب مردم و در این مورد خاص، نوجوانان و جوانان تصور میکنند.
من صرفا وقتهایی را صرف مطالعه یا کارهای اضافه (و به نظر خیلیها بیخود و بیفایده) میکردم که همکلاسیهایم صرف اساماس بازی با کراشهای همدیگر میکردند تا بفهمند «یعنی پسره کیو دوست داره؟!»[جدی] و سریال هشتصد قسمتی ترکی و کرهای و آمریکایی میدیدند.
عزیزانم! در زندگی، هرکسی را که دوست دارید فریب بدهید. ولی لطفا به خودتان دروغ نگویید!