تلاجن

تو را من چشم در راهم...

۲۶ مطلب با موضوع «پیشنهادی (موسیقی، فیلم و...)» ثبت شده است

زندگی در کوهستان فوشان

اگر به دیدن (بخشی از) سبک زندگی انسان چینی علاقه دارید، اگر با فیلم‌های طولانی کم‌اتفاق مشکل ندارید، اگر نماهای از دور و عریض از طبیعت و مکان‌ها رو دوست دارید، اگر دوست دارید موسیقی خوب بشنوید و اگر توقع ندارید داستان فیلم حتما به جای خاصی برسه، ببینیدش.

خوبیش اینه با انسان چینی مواجه هستیم تو فیلم؛ نه انسان غربی با قیافهٔ چینی.

موندم با این همه شباهتی که انسان‌ها در نقاط مختلف دنیا با هم دارن، چه‌طور قرن‌هاست ایدهٔ نژادپرستی و برتری نژادی ادامه داره. ما آدم‌ها به طرز عجیب و عمیقی عین همدیگه‌‌ایم. مشکلات، رویاها، دغدغه‌ها و نقطه‌ضعف‌هامون فوق‌العاده شبیه و بعضا کاملا یکیه، فقط با زبان‌های مختلفی بیانش می‌کنیم، فقط موقع بیانش لباس‌های مختلفی تنمونه، فقط غذای اون سفره/میز شام و ناهاری که دورش نشستیم و بحث و دعوا می‌کنیم، متفاوته، فقط الفاظ و رنگ پوست و آداب ظاهری‌مون تفاوت داره، و الا عین عین همدیگه‌‌ایم.

ریتم فیلم آرومه، ولی آروم بودنش کاملا عمدیه و از دست کارگردان در نرفته. این رو حس می‌کنید.

۲۰۱۹.

داستان فیلم برای کارگردان مثل نخ تسبیح بوده‌. یه نخ چندتیکه که چند جایی هم گره‌های ریز خورده، ولی مهم نیست. برای خود کارگردان به‌وضوح مهم نبوده و برای تماشاچی هم بهتره مهم نباشه. مهم اینه تسبیح، قابل‌استفاده است و نخ به‌قدر‌کافی محکم هست و مهم اینه اون نخ، فقط بهونه‌ای بوده که زیبایی مهره‌ها رو ببینید، و ببینید لطفا :)

اگه عکس گرفتن از نماهای فیلم رو دوست دارید، یه چند تا صحنهٔ خیلی خوب داره برای این کار.

یه جایی هست که اینا یه قایق برداشتن یکم تزیین کردن، روی آب جشن عروسی گرفتن. و من نمی‌فهمم چرا ما این کار رو انجام نمی‌دیم. [یه چیز دیگه هم که نمی‌فهمم اینه که چرا کشتی تفریحی راه نمیندازیم از دریای خزر به سمت کشورهای اطرافش.]

حتی پوسترش هم خیلی خوبه. اصلا از رو پوسترش تصمیم گرفتم ببینمش.

یه سری جایزه هم گرفته اگر براتون مهمه [این‌جا].

۷.۱ تو imdb. البته من باشم بهش ۸.۵ می‌دم. شایدم ۹.

اگه از زیاد دیدن سبک زندگی انسان غربی حالت تهوع گرفتید و دیگه همهٔ جزئیات زندگی‌شون رو حفظید، حتما ببینید که بشوره ببره یکم :)

۱۴ تیر ۱۴۰۰ ، ۱۲:۴۰ ۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
مهتاب

هفت‌سین کتاب

به دعوت بانو دردانه.


حالا که تا این‌جا اومدین، یه توضیحی هم در مورد کتابا بدم.
۱. سفر روس: سفرنامهٔ شوروی مرحوم جلال آل احمده و مثل بقیهٔ سفرنامه‌ها (و کلا کتابایی) که ازش خوندم، مفید و دوست‌داشتنی. انتشارات فردوس و قطعا پیشنهاد می‌کنم.
۲. سیمای محمد: اولین کتابی که از دکتر شریعتی خوندم. دورهٔ نوجوونی البته. اینم پیشنهاد می‌کنم. سپیده‌باوران.
۳. سه دیدار: سه‌جلدی بوده که جلد آخرش دیگه نوشته نشد. از مرحوم نادر ابراهیمی در مورد زندگی امام خمینی. صوتی‌ش هم هست با صدای آقای یامین‌پور که من نمونه‌ش رو گوش دادم خیلی خوشم نیومد😬. خود کتاب رو ولی قطعا پیشنهاد می‌کنم. سورهٔ مهر.
۴. سمفونی مردگان: مال خودم نیست و امانته، هنوزم نخوندمش. منتها از اون‌جایی که «سرلوحه‌ها»ی من دست همین دوستم امانته، گفتم اینو بیارم :دی. سرلوحه‌ها مال آقای امیرخانیه. اونم پیشنهاد می‌کنم.
۵. سه گونه اسلام: کتاب قشنگیه و کم‌حجم. از شهید بهشتی. اگه جایی پیدا کردید، بخرید به نظرم. اینی که من دارم مال نشر بقعه است.
۶. سه کاهن: داستانی در مورد تولد پیامبر. مجید قیصری. طراحی جلدِ مثل همیشه خلاقانهٔ عصر داستان. یه مقداری سخت‌خوان.
۷. سلوک به سوی صبح: اولین و تنها کتابی از هرمان هسه است که خریدم و هنوزم نخوندمش متاسفانه😅. در اسرع وقت ان‌شاءالله. نشر ماهی (که یعنی به شکل تضمینی، ترجمه و طراحی جلد خوب).
۳ فروردين ۱۴۰۰ ، ۱۱:۰۰ ۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
مهتاب

معنا

«درست است که آزادی آخرین سخن نیست؛ اما به هر حال نیمی از حقیقت است. آزادی فقط یک جنبهٔ منفی همهٔ این پدیده‌هاست. و جنبهٔ مثبت آن عبارت است از مسئولیت. یعنی در حقیقت اگر آزادی در قالب مسئولیت قرار نگیرد، در خطر انحطاط قرار می‌گیرد. به همین دلیل توصیه می‌کنم که در مقابل مجسمهٔ آزادی در نیویورک _یعنی سواحل شرقی آمریکا_ یک مجسمهٔ مسئولیت هم در سواحل غربی آمریکا برپا کنند!»
انسان در جست‌وجوی معنا | ویکتور فرانکل


+ به قول توییتریا، روزی که شبه‌روشنفکرای ما این موضوع رو درک کنن، عید منه!

+ کتاب رو اگر نخوندید، پیشنهاد می‌کنم بخونید [کتاب معروفی هم هست]. مخصوصا برای یه عده از ماها که روانشناسی برامون با فروید و روانکاوی و «اینا همه ریشه در کودکیم داره» و «با توجه به شرایطی/روحیاتی که داشتم/دارم فلان رفتار اشتباهم طبیعیه [و همینه که هست]»، یکی شده و بعضا اراده و اختیار انسان رو یه چیزی در حد سیب‌زمینی و گلابی می‌دونیم، کتاب خوبیه. خلاف اسمش هم که ممکنه پیچیده به نظر بیاد، هم متن راحتی داره و هم حجمش کمه. [البته بخش‌های محدودی از ترجمهٔ این نسخه‌ای که من تو طاقچه خوندم، نارسا بود به نظرم؛ ولی در مجموع اشکال ویژه‌ای تو خوندن و درکش ایجاد نمی‌کنه.]
۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ، ۱۹:۴۰ ۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

برای امروز

سلام و تسلیت. پیشنهاد مداحی برای امروز:

 

۱. «امام رضا لیلا و عالم همه مجنونه»، ۹.۴ مگابایت

 

۲. «دلم جز به مهر تو سامان ندارد»، ۹.۸ مگابایت

 

 

۳. «ای لطف تمام یا رضا ادرکنی»، ۱۰ مگابایت

 
۴. «ای عزیز دل مصطفی من فدای شما»، ۶.۴ مگابایت

 

 

+ همه از حاج محمود کریمی.

 

بعدنوشت: لینک دانلود آلبوم موسیقی سریال «ولایت عشق»، با آهنگسازی بابک بیات و صدای محمد اصفهانی.

۲۶ مهر ۱۳۹۹ ، ۱۳:۱۳ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

اقدام بعدی: تماشای «از سپیده تا فریاد»

سال ۸۶ بود اگه اشتباه نکنم. یه کاست خریدم از استاد شجریان به اسم «غوغای عشقبازان»، شور و افشاری. غوغایی بود برای خودش. و مخصوصا برای من که تو سن نوجوونی بودم جذاب بود. یه رادیو‌ضبط دوکاستهٔ آیوا داشتیم (هنوزم داریم) که مثل دوربین آنالوگ یاشیکا، اونم خیلی مد بود. مثل الان که نبود، از آلبوم پلی‌لیست درست کنی، بذاری رو تکرار، تیک شافل رو بزنی، گوشیت رو هم رو زمان‌سنجش تنظیم کنی که خودش خاموش شه. برای شنیدن باید بیدار می‌بودی. نهایت می‌تونستی بری جلو یا عقب، کاست رو هم باید می‌ذاشتی، یه ورش که تموم می‌شد، برمی‌گردوندی که بقیه‌ش رو بشنوی. ضبط رو می‌ذاشتم کنارم و هی پخش می‌شد، تقهٔ آخرش می‌خورد و دکمهٔ پخش می‌پرید بالا، کاست رو برمی‌گردوندم و سیر نمی‌شدم از این عملیات تکراری. سیر نمی‌شدم از گوش دادن. دیگه از دستم در رفته بود تعداد دفعاتی که گوش دادمش. شعر، آواز، آهنگ، همه‌چیش عالی بود و اینا رو حتی من سیزده‌ساله هم می‌فهمیدم. گذشت و دورهٔ کاست‌ها تموم شد و دل من موند پیش آهنگای اون آلبوم که دیگه نمی‌شد گوش داد. یادمه یکی دو سال پیش دوباره زد به سرم که بگردم دنبال اون آهنگا تو نت و نبود البته. درگیر و دنبالش بودم تا این که چند وقت بعد، خیلی اتفاقی تو یه کتاب‌فروشی سی‌دی همون آلبوم رو دیدم، با همون طرح جلد غریب و دوست‌داشتنیش، و اصلا نمی‌تونم براتون توصیف کنم چقدر خوشحال شدم. انگار بعد ده‌دوازده ‌سال، یه رفیق قدیمی و عزیز که تمام این مدت ازش بی‌خبر بودی رو ببینی. فقط خواستم بگم قدیمی‌ها و طرفدارای درجه‌یک ایشون که جای خودشون، حتی من دهه‌هفتادی هم با آلبومشون خاطره دارم... خدا رحمتشون کنه...



پ.ن: غیر از این آلبوم، بعدا دو تا آلبوم دیگه هم ازشون خریدم تو دورهٔ کاست و هیچ‌کدوم رو به اندازهٔ این یکی دوست نداشتم. غیر این سه تا آلبوم، اون قطعهٔ مشهور «ببار ای بارون» و البته ربنا، کار دیگه‌ای از ایشون گوش ندادم تا الان.

پ.ن۲: لینک خرید «غوغای عشقبازان»

پ.ن۳: «از نیک و بد استاد محمدرضا شجریان» در فیه ما فیه

پ.ن۴: لینک تماشای مستند «از سپیده تا فریاد»

بعدنوشت: پ.ن۵: چقدر زیباست فرزندی تربیت کرده باشی که آرمان‌ها، هنر و مسیرت رو ادامه بده...

۱۸ مهر ۱۳۹۹ ، ۱۰:۱۳ ۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
مهتاب

پروژهٔ وبلاگی ناموفق+ اصلاحیه

یه جزوه یا بگم کتاب کوچیکی هست به اسم «عقل سرخ» که متن سه تا از سخنرانی‌های آقای رحیم‌پور در مورد واقعهٔ کربلاست. نمی‌دونم از کجا ولی پی‌دی‌افش رو داشتم و خونده بودم قبلا. تصمیم داشتم ذره‌ذره تو محرم امسال تو وبلاگ بذارمش براتون، که الان رفتم چک کردم دیدم رایگان نیست.
من نمی‌دونم کی و کجا این سخنرانی‌ها رو مکتوب کردن که بابت همین کار ساده، قیمت گذاشتن روش، ولی اگه شماها دستتون به این آدما می‌رسه، بهشون بگید این روش کار فرهنگی نیست. این که تو این فقر محتوا و آدمایی که سرشون به تنشون بیرزه، برداری سخنرانی‌ای رو که یه آدم دیگه زحمتش رو کشیده و از تلویزیون خودمون پخش شده، مکتوب کنی، روش قیمت بذاری، اسمش کار فرهنگی نیست.
بهشون بگید این طوری کار پیش نمی‌ره.
«لو کانوا یعلمون».





پ.ن جدید: پروژه سر جاشه :) با حفظ انتقاداتم نسبت به انتشار پولی این سخنرانی، ولی ظاهرا سایت خود آقای رحیم‌پور، متن رایگان رو هم منتشر کرده. فلذا مشکلی نیست :)
با سپاس از آقای عین الف که اطلاع دادن.
۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ، ۲۳:۵۵ ۶ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
مهتاب

محکم‌کاری

از جملهٔ اصول مهم زندگی می‌شه به «هر اطلاعاتی باید یه نسخهٔ پشتیبان داشته باشه» اشاره کرد.

بر همین اساس من از عکسا، موسیقی‌ها، یادداشت‌ها و بقیهٔ اطلاعات مهم گوشی، یه کپی تو لپ‌تاپ دارم. شمارهٔ مخاطبینم رو هم علاوه بر گوشی، تو دفترچه یادداشت نوشتم. از همهٔ مطالب این وبلاگ هم (هر مطلب تو صفحهٔ خودش که نظرات رو هم شامل بشه) یه نسخه ذخیره کردم تو لپ‌تاپ و علاوه بر این‌ها، از همهٔ اطلاعات مهم گوشی و لپ‌تاپ، یه نسخه هم تو هارد دارم.

هیچ‌وقت به وسایل دیجیتالی اعتماد کامل نداشته باشید✋


+ در صورت نداشتن هارد و لپ‌تاپ، می‌تونید از راه‌های دیگه استفاده کنید. مثلا اگر توی خونه کامپیوتر دارید، تو حافظهٔ اون بریزید (کاری که خودم قبلا انجام می‌دادم) یا اگر این گزینه هم نیست، اطلاعات مهم‌تون رو بسپرید به دوست یا آشنایی که بهش اعتماد دارید و به هارد دسترسی داره. به هرحال باتوجه به شرایط، همیشه می‌شه یه راهی پیدا کرد.

۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ، ۱۸:۲۶ ۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
مهتاب

چند دقیقه آرامش

رهای عزیز، دیروز پریروز همین طوری یهویی اینو برام فرستاد و همین طوری یهویی انگار یه لحظه همهٔ هیاهوهای درونی و بیرونی‌ قطع شدن تا آهنگه پخش و تموم شه. قدیمی و تکراریه و به نسبت کارهای بعدی شاید کیفیتش هم پایین‌تر باشه، ولی هیچ کدوم اینا چیزی از ارزش‌هاش کم نمی‌کنه:)

 




پ.ن: اعتراف می‌کنم این روزا که کم‌کم بحث انتخابات مجلس داره داغ می‌شه، خیلی دلم می‌خواست سواد و تجربه‌ام در حدی می‌بود که می‌تونستم ثبت‌نام کنم براش. فکر کنم علاقم به فعالیت‌های سیاسی داره برمی‌گرده:)

 

بعدنوشت: لینک خرید قانونی این آهنگ. ( کلا 434 تومنه! واسه همین آهنگ رو حذف نکردم. ولی انصافا پولش رو بدید لطفا :) )

۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ، ۰۸:۲۳ ۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

یه آلبوم فراموش نشدنیه برای من

یه کاست قدیمی داریم تو خونه‌مون مال سال 70، یعنی سال تولید نداره ولی روش نوشته «دومین سالگرد امام». اسمش اینه: «کویتی‌پور : غم جماران». بچه که بودم تو سرک کشیدن‌های گاه و بیگاه به هر چیز ممکن (و بعضا ناممکن) اینم پیدا و چندباری گوش ‌کرده بودم. یه جنس شیرینی از غم و اندوه تو پنج تا قطعه این کاست هست که من با این که اصلا نمی‌دونستم راجع به کی و چی داره می‌خونه، ولی روم تاثیر می‌ذاشت. جدای اشعار خوبش، صدای گرم و عجیب کویتی‌پور اون هم فقط دو سال بعد رحلت امام، حس و حال عجیبی به این کار داده.
تو نت گشتم یکم ولی ظاهرا مطابق سنتی که تو بی‌اعتنایی به مستندسازی و بایگانی آثار ارزشمند داریم کسی صوت اون کاست رو جایی نذاشته و نمی‌تونم لینک بدم متاسفانه. فقط اسامی قطعات رو (مطابق رسم‌الخط اصلی) براتون می‌ذارم، شاید برای شما هم آشنا باشه:
1.دسته‌های داغداران
2.دلم خونه دلم خونه ایهاالناس
3.آقا قربون جوش و خروشد
4.آن شب که روی دستها آئینه را بردن
5.جماران را خدایا غم گرفته
۱۴ خرداد ۱۳۹۸ ، ۱۴:۱۲ ۰ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
مهتاب

دربارهٔ امروز

حتی تو افسانه‌ها هم پلیدترین و کثیف‌ترین شخصیت‌ها، اونایی هستن که برای بقا، زیبایی و ثروتشون، بچه‌ها و جوون‌ها رو می‌کشن. (ضحاک تو ادبیات خودمون یا مثلا نامادری سفیدبرفی تو اون سینمایی آخری که ازش ساخته بودن)

از بین بردن پاک‌ترین و بی‌گناه‌ترین آفریده‌های خدا، فقط از پلیدترین هیولاها برمیاد...


+کاش اگه راهپیمایی می‌ریم یا نمی‌ریم، حداقل یه مقداری راجع به اصل ماجرا، این که از کجا شروع شد و اصولا قضیه چیه، مطالعه کنیم.

۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ، ۰۴:۱۱ ۷ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰
مهتاب

خیر! برنامشو نمی‌دیدم

از برنامه‌های این شب‌ها می‌شه به گوش دادن پوشه‌ای حاوی آهنگ‌های زیر اشاره کرد:

 
 
 
 
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ، ۲۳:۵۷ موافقین ۸ مخالفین ۴
مهتاب

خواب زمستانی

قدیمی است البته و ممکن است دیده باشید. ولی اگر ندیدید، با فیلم‌های طولانی کم‌اتفاق مشکل ندارید و دوست دارید موقع دیدن فیلم، فکر کنید، ببینیدش. من و شمای ایرانی چیزهایی از این فیلم می‌فهمیم که مختص خودمان است.

۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ، ۲۲:۳۰ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

در اعماق

فیلم را یک سال پیش دیدم، ولی اخیرا مجموعه‌ای از اتفاقات کوچک باعث شد دوباره یادش بیفتم. یادم هست فضای وهم‌گونهٔ فیلم و سرگشتگی شخصیت اصلی را دوست داشتم. اما این مجموعهٔ اتفاقات کوچک باعث شدند این بار ایدهٔ اصلی مرکزی‌ فیلم برایم جذاب شود: «مرگ در اوج زیبایی برای حفظ آن زیبایی».

بعضی احساسات در اوج زیبایی جوان‌مرگ می‌شوند و شاید زیبایی‌شان را مدیون همین مرگ ناگهانی باشند، عمق‌شان را هم...


۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ، ۱۸:۲۰ موافقین ۷ مخالفین ۱
مهتاب

ده‌تای اول

اول‌نوشت ناظر به پ.ن مطلب قبل: بالاخره طاقت نیاوردم:|

 

نشستم مطالب سال اخیر این وبلاگ رو نگاه کردم و به نظرم ده‌تا مطلب مهم‌تر سالی که گذشت اینا بودن: (به ترتیب از قدیم به جدید)

۱.هرزنامه

۲.جورچین

۳.#خودشان_می‌دانند

۴.دومین تجربهٔ حضور در یک بازی وبلاگی

۵.مرکز طوفان

۶.استاد تویی! بقیه اداتو درمیارن!

۷.باوری هست؟ (اگه خوندید حتما تله‌فیلم پیشنهادی توش رو هم ببینید)

۸.پیرامون «عشق»

۹.تاثیر سنت‌های تاریخی در فقه؟

۱۰.جایی برای سکنا گرفتن

۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ، ۱۵:۰۳ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

نیازمند یاری سبز شما

فیلم خوب چینی، ژاپنی، روسی، آمریکای جنوبی و اروپای شمالی یا شرقی چی پیشنهاد می‌دید؟

قدیم و جدیدش مهم نیست،

انیمیشن هم پذیرفته می‌شه.

 

+چند شب پیش خواب دیدم رفتم چین. بعد تصویر مغزم از چین، یه دشت خیلی خیلی وسیع بود :دی

۱۱ اسفند ۱۳۹۷ ، ۱۷:۰۱ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مهتاب

ردّی...

 
 
روزگار خوبی بود اون دوره‌ای که اینا مد شده بودن... یه پنج‌شیش‌تایی دارم ازشون و انقدر دوستشون دارم که واسه هر کی تونستم فرستادم. این یکی رو از همه بیش‌تر دوست دارم و به هر کی فکر می‌کردم احتمالا غم و شوق توامان پشت این عکس رو درک می‌کنه، به هر آدمی حس کردم بهش نیاز داره، نشونش دادم.
بین اون پنج شیش‌تا، این از همه عجیب‌تره، از همه دوست‌داشتنی‌تر و از همه نزدیک‌تر به من. مخصوصا به خاطر استفاده از آیهٔ قرآن برای خلق همچین عاشقانه‌ای...
 
 
+ «همانا خداوند فرمان می‌دهد که امانات را به صاحبانشان برگردانید...»
_ قلبم را به من برگردان...

 
 + اینم مال شما:
 
۱ اسفند ۱۳۹۷ ، ۲۰:۲۲ ۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
مهتاب

تو فقط باش

شاعر می‌فرماد که:

تو فقط باش، فقط باش، فقط با من باش...

 

+گوش بدید اگه مثل من کلا از تلویزیون بی‌خبرید و گهگاه اتفاقی چیزای خوب به تورتون می‌خوره.

۶ دی ۱۳۹۷ ، ۰۹:۳۶ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مهتاب

بدون تو لعنت به این جاده‌ها

چشاتو بگیرم یه روز از خودم

 
پ.ن: تو راه مشهدم. دعا می‌کنم همتونو ان‌شالله.
۲ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۳:۵۹ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مهتاب

شرقم آرزوست

فاتحه فضای فرهنگی کشور را کی خواندم؟

وقتی زیرنویس فارسی Murder of the Inugami Clan هیچ جا نیست و به جایش گیشه‌ترین سریال‌ها و سینمایی‌های تینیجری آمریکایی و کره‌ای و ترکی، همه جا ریخته.

 

 

+ الان بزرگ‌ترین فانتزی‌ام این است که یک کافه بزنم برای دوست‌داران سینمای ژاپن و بعد از دیدن یک سری انیمه، مجموعه آثار کوروساوا و چند فیلم دیگر مثل همین که نوشتم، همه با هم با هاراگیری به زندگی‌مان خاتمه بدهیم:/

۱۸ مهر ۱۳۹۷ ، ۰۲:۵۰ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مهتاب

بازنشر

من البته تو حوزه اقتصاد یا مدیریت مطالب خیلی کمی خوندم؛ ولی یکی از موجز و‌ در عین حال گویاترین‌هاش این مطلبه که تو ذهنم بود یه بار حتما بازنشرش کنم و فکر می‌کنم مطلب خوبیه در جواب این تحلیل‌های هر روزه‌ای که می‌خونیم و فساد مالی، اداری، رانت‌خواری‌ها و اختلاس‌ها رو یه جوری توضیح می‌دن انگار خیلی عجیب یا غیرعادیه! طوری که آدم فکر می‌کنه لابد ما کلی زحمت کشیدیم، ساختارهای شفاف تعریف کردیم و وقت گذاشتیم برای سالم‌سازی اقتصاد بعد اون وقت وضع اینه و این برامون جای تعجب داره! صادقانه بگم، من این روزا بیش‌تر سوالم اینه که به نسبت این فاجعه‌های مدیریتی و ساختاری ما تو حوزه‌های مختلف، پس چرا انقد خوبه همه‌ چی؟!

بخونید: حاکمیت به مثابه فاحشه‌خانه.

۱۱ شهریور ۱۳۹۷ ، ۱۶:۰۶ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مهتاب