اگر فیلم و سریالهایی که از کشورهای مختلف دنیا میبینم مبنا قرار دهم، باید بگویم انقلاب اسلامی، عمیقترین آدمها (و بهخصوص عمیقترین نوجوانها و جوانها) را تربیت کرده و میکند. حقیقتا کیف میکنم وقتی نوجوانهای پانزدهشانزدهساله را میبینم که به رسالتشان در بهبود آینده و اوضاع جهان، مبتنی بر معارف دینی فکر میکنند و این موضوع جزء دغدغههای جدیشان است. بله، ممکن است اشتباه کنند، کما این که همهٔ ما با هر طرز فکر و اهدافی ممکن است اشتباه کنیم، اما حوادث زندگی و ابتلائات مسیر دینداری، کمکم اشتباهاتشان را تصحیح میکند و بعد از مثلا ده سال، جوانی ۲۶-۲۵ ساله را میبینی با ده سال سابقهٔ حرکت و تلاش و تفکر در مسیر تحقق بزرگترین آرزوهای تاریخ بشر! این رزومه (خاصه در قیاس با متوسط سطح دغدغهٔ نوجوانها و جوانها در دنیا) فوقالعاده است :)
جواب «تفکر» و «ایده»، گلوله و خمپاره و موشک نیست. «ارتش آمریکا» نهایتا بتونه در مقابل «ارتش» یه قسمتی از جهان موفق بشه، در مقابل «تفکر» اون بخش از جهان، ارتش نیست که پیروز میشه، «فکر» آمریکاییه. نمیتونم دقیقا بگم شکست، چون هنوز معلوم نیست چی میشه، اما عقبنشینی آمریکا در مقابل طالبان، در همین راستا قابلفهمه. حالا اگر کسی از خود افغانستان یا بیرون از اون، دغدغهٔ واقعی اصلاح داره، باید نیروش رو بذاره رو اصلاح تفکر. مثلا طلبههای افغانستانی رو (با آزمون) بورسیه کنن تو حوزههای علمیهٔ ایران یا مثلا از ایران طلاب مجرد مجرب بفرستن افغانستان که همونجا بمونن و ازدواج کنن و یه نسل دورگه شکل بگیره. اینها میشه جواب تفکر با تفکر. بعد بیست سال دیگه نتیجهش رو همه میبینن و برخلاف این فضاحت آمریکایی، از نتیجه کیف میکنن.
+ ترکیه و امارات هم به عنوان بهروزترین کشورهای سنیمذهب منطقه نباید باعث نگرانی باشن. اگر فکرمون و نحوهٔ اجراش بهتر باشه که خودش جواب میده؛ اگرم نباشه، به هرحال ترکیهای شدن افغانستان به پاکستانی شدنش ترجیح داره.
+ اگر برچسب خوشبینی مفرط بهم نخوره به نظر من قرار گرفتن مسئلهٔ طالبان در سطح مسائل اتفاق مبارکیه، چون احتمال داره به حلش کمک کنه. فراموش نکنیم که قبل از این اتفاقات هم خیلی از بخشهای افغانستان دست طالبان بود و عملا مسئله وجود داشت، منتها در عمق، و نادیده گرفته میشد. اولین قدم حلش، همینه که بیاد روی سطح. روی سطح اومدنی که دیگه احتمال حملهٔ آمریکا هم در اون نیست. روی سطح اومدنی که میتونه شروع حل مسئله باشه.
یه صفحهٔ اینستاگرامی هست که چند وقت پیش بهش یه کالایی رو سفارش دادم و قرار بود نهایتا ظرف یه ماه ارسال بشه. ارسال نشده و پیگیری کردم و با یه لحن طلبکار سربالا جواب گرفتم و ایضا یه پیام منتآمیزی که «همین هفته ارسال میشه» و یه طوری که یعنی داریم لطف میکنیم و اینا. بعد دقیقا مسئول همین صفحه یکسره در حال گذاشتن استوریهای مختلف تبلیغاتی، تشکر از صبوری مخاطبین احمقی که ما باشیم، تبریک اعیاد و تسلیت شهادت و جمع کردن پول برای قربانی و خیریه و اینطور چیزاست. حقیقتا دلم میخواست یه پیام میدادم میگفتم به جای این کارا به قولی که به مردم میدی عمل کن و این وقت و انرژی استوری گذاشتن رو بذار واسه انجام کارشون یا حداقل خجالت بکش و با این وضع بدقولیت هی دری وری نگو؛ که البته هیچکدوم رو نگفتم، چون تجربه ثابت کرده آخرش اونی که بدهکار میشه منم. الغرض، اگر خانم یا آقای جمهوری اسلامی هم به جای این همه تاکید زبانی روی مبانی و اصول و ارزشهای موردنظرش، کار مردم رو راه بندازه، حالشون رو بپرسه و به سوالاتشون جوابی بده که سربالا نباشه، چه بسا خود اون مبانی و اصول به شکل طبیعی تو قلب مردم جا بگیرن و نیاز به این میزان هزینهزایی هم نباشه. چه بسا.
+ الحمدلله که در سراسر این مملکت یه خانم نبود که شایستگی مدیریت یه وزارتخونه رو داشته باشه. کاش این دستگاههای مختلفی که واسه دههٔ فجر و روز جمهوری اسلامی و روز زن و دختر و... گزارشکار رد میکنن، اینم جزء دستاوردهای انقلاب در جهت کرامتبخشی به خانمها رد کنن^_^ [البته طبیعتاً با اون دستی که رو دکمهٔ ارسال پیامک کشف حجاب نیست]
در عکسهای مراسم تنفیذ، تحلیف یا تصاویر افتتاح پروژههای مختلف، چقدر «مردم»، «خانواده» یا «هنر» دیدهاید؟ مردمسالاری یعنی مردم در انتخابات شرکت کنند و بقیۀ اتفاقات پشت درهای بستهای که آنها را راه نمیدهند بیفتد؟
+ اگر قرار باشد شکست بخوریم، به خودمان خواهیم باخت.
خانم یا آقای جمهوری اسلامی! در دنیایی که فقر، فساد و بیعدالتی در آن عادی دانسته و حتی تئوریزه میشود، در جهانی که آدمهای کوتاههمت، این همه گناه و پلیدی و قتل و غارت و تجاوز و ظلم و بیبندوباری را پایان تاریخ و نهایت و غایت تلاش آدمیزاد میدانند، در عالمی که جریان غالب هنر و رسانه هم از پرداختن به فقر و ظلم و استضعاف شانه خالی میکند و نمایش فقرا، محرومین و مظلومین را به قدر لازم و کافی جذاب و دراماتیک نمیداند، در جهانی که برای دشمنان فضایی و تخیلی فیلم و سریال میسازند و چشم به این همه دشمن واقعی انسان و انسانیت بستهاند، ما، پای تو و آرمانهایت دربارهٔ آیندهٔ انسان و شان و جایگاه نوع بشر میمانیم. پای تو که تنها صدای واقعی معتقد به حضرت پروردگار، تنها آرمان متعهد به رفع و دفع ظلم از تمامی نوع بشر و رساندن او به اوج تعالی ممکن، در این دنیای پر از خاموشی و تاریکی هستی، میمانیم. میمانیم چون شرمندهٔ خودمان و فطرتمان خواهیم شد که مبارزین دیگری در آن سوی عالم، بدون اعتقاد به خدا و معاد، بدون پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم)، بدون علی (علیه افضل صلوات المصلین)، حسین (علیهالسلام) و حضرت بقیهالله (روحی لتراب مقدمه الفداء)، پای آرمان مبارزه با ظلم، زندگی و هستیشان را خرج کردهاند. پای تو میمانیم حتی اگر این مبارزه هزار سال دیگر طول بکشد. پای تو میمانیم و همیشه آمادهایم که آرمانهایت را هرجا که لازم شد، به خودت یادآوری و از خودت هم مطالبه کنیم و کمکت کنیم که بایستی و با قدرت ادامه بدهی...
*«چه»: ارنستو چگوارا.
میفهمم بین صالح مقبول و اصلح کمتر مقبول درگیر باشید (البته حق نمیدم بهتون. درستش این بود از این مرحله رد شده باشید بعد این همه وقت، ولی حالا) چیزی که نمیفهمم اینه که چطور به این نتیجه میرسید آقای جلیلی الان اصلحه؟ به نظر من که نیست و اصلا دعوا این مدلی نیست که میگن. بهوضوح آقای رییسی برای ریاستجمهوری مناسبتره. صرف برنامه داشتن هم که این همه روش تاکید میشه، دلیل چیزی نیست. آقای جلیلی میتونه یه استراتژیست یا برنامهریز خوب باشه، ولی شخصیت اجرایی و کاریزماتیک نداره و به نظرم «اینو همه میدونن» :)
پ.ن: برای آقای رییسی هم البته همزمان با رای دادن دعا میکنم توانایی استفاده از زبان بدن و هوش کلامیشون افزایش پیدا کنه.
این که تو مناظره ترکی حرف میزنید، یعنی مایی که ترکی متوجه نمیشیم آدم نیستیم یا چی؟ میفهمید این کارتون نژادپرستانه و باعث تقویت گسلهای قومیتیه و بازم انجامش میدید، یا کلا شوق خدمت کورتون کرده؟