تلاجن

تو را من چشم در راهم...

۱۴۴ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

قلب ما برای همهٔ شما سوگوار است...

در نبرد میان حق و باطل و اگر دوست ندارید ماجرا را این‌طور ببینید، در کارزار میان ظالم و مظلوم، احتمال دارد فضایی ایجاد شود که افرادی نامرتبط یا کم‌تر‌مرتبط به موضوع، مال یا جانشان را از دست بدهند. این افراد، گرچه مستقیما در جریان نبرد حضور ندارند، اما چون آسیبی که به آن‌ها وارد شده از پیامدهای نبرد اصلی است، در زمرهٔ قربانیان همان موضوع اصلی محسوب می‌شوند. برای خود من مدتی طول کشید تا مسئله را تحلیل کنم، ولی با تشکر از جناب نولان، تماشای فیلم «دانکرک» کمک موثری به حل مسئله بود ‌و همان‌طور که نولان هم به‌درستی نشان می‌دهد، پسرک کشته‌شده در فیلم، قهرمان جنگی است (ما می‌گوییم شهید)؛ گرچه که در نبرد مستقیمی با نیروهای دشمن کشته نشد. گرچه که خود فیلم حتی نه دربارهٔ نبرد، که در مورد عقب‌نشینی است.

+ و بله، شهدا، درجات و مراتب دارند.
+ و بله، اتفاق افتادن این اشتباهات و شهید دانستن قربانیان به مفهوم نادیده گرفتن خطای خاطیان یا مجازات نکردنشان نیست.
+ انصاف این بود برنامهٔ رسانه‌ها و فضاسازی شهری برای شهدای تشییع کرمان و شهدای هواپیما خیلی بیش‌تر و خلاقانه‌تر از این باشد.
+ انصاف این بود برای حادثهٔ کرمان هم مثل موضوع هواپیما، دادگاه تشکیل می‌شد.
+ انصاف این است برای هر سه حادثهٔ ناگوار دی‌ماه‌۹۸ ناراحت باشیم؛ نه این که به دلایل سیاسی یا عقده‌های شخصی و شخصیتی، برای تسلیت گفتن یا ابزار احساسات، گزینشی عمل کنیم یا بدتر از آن، رسما دوگانه و چندگانه بسازیم.
+ از خداوند برای شهدای عزیزمان علو درجات، برای خانواده‌هایشان صبر و اجر و برای خودمان انصاف و عاقبت‌به‌خیری مسئلت می‌کنیم.
۱۷ دی ۱۴۰۰ ، ۲۰:۰۸ ۳ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۱
مهتاب

سفرنامهٔ مختصر و بی‌ربط، با پرداخت محدود و پایان باز

خب، ما اخیرا قم بودیم. یعنی از مشهد برگشتیم، نوبت سوم واکسن رو زدیم و رفتیم قم. حرم و مسجد جمکران و مرقد امام و بهشت زهرا. و اما بعد:

اول از همه با تشکر ویژه از سازندگان برنامهٔ ایرانی نشانی‌دهی «نشان» بابت برنامهٔ فوق‌العاده‌شون. به جز یه نشونی که اشتباه تو داده‌هاشون بود و ما رو تو کوچه‌های تنگ قم سرگردون کردن، همه‌چیش عالی بود و خدا خیرشون بده حقیقتا.

من حرم امام رضا (علیه‌السلام) و خیابونای اطرافش رو کمابیش می‌شناسم ولی در مورد قم اولین بار بود وقت می‌ذاشتم برای دیدن صحنا و خیابونای اطراف حرم که یکم یاد بگیرم. مثلا نمی‌دونستم مزار شیخ فضل‌الله نوری یا پروین اعتصامی تو صحن حرم حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) است. یا مثلا اولین نماز صبح (و کلا اولین نمازم) رو تو مسجد اعظم به ثبت رسوندم. خدا قبول کنه :)

اون پروژهٔ مونوریل ناتمام رو مخ قمی‌های بزرگوار نیست؟ رو مخ من که بود انصافا. کاش حداقل تبدیلش کنن به یه چیز دیگه.

عاقا قم‌تون من‌حیث‌المجموع شهر غم‌انگیزی اومد به نظرم. کلا با معماری آجری و کویری و خشک و اینا ارتباط برقرار نمی‌کنم. احتمالا از پیامدای زندگی طولانی‌مدت تو شماله و نزدیکی به دریا و جنگل؛ و مخصوصا زندگی تو نواحی گردش‌گر‌پذیرترش که ما باشیم، از جهت لعاب و رنگ و فضاسازی و الخ. [بله، بله، می‌دونم من همه‌جای قم رو ندیدم؛ و صرفا هم در مورد اون بخش‌هایی که دیدم دارم می‌گم.]

یه چیزی تو حرم به خانم گفتم که الان خنده‌م می‌گیره از نوشتنش، ولی واقعیت داره. بهشون گفتم ازشون ممنونم که انقدر خوب بودن تو زندگیشون. واقعا هرچقدر زندگی جلوتر می‌ره بیش‌تر می‌فهمم چقدر خوب بودن و حتی تلاش برای خوب بودن سخته. مخصوصا تو حوزهٔ استحفاظی من، چقدر دخترِ خوب بودن سخته. و چقدر آدم نیاز داره به وجود و حضور آدم‌های خوب برای این که زندگیش از تعلیق نجات پیدا کنه. که هرجا مسیر گم شد، اون کوه بلند، اون فانوس دریایی، اون ستارهٔ قطبی، باشه برای دوباره و هزارباره پیدا کردن راه. از صمیم قلب ممنونم ازشون. از ایشون و همهٔ آدم‌هایی که خدا دوستشون داره. زنده‌ها، درگذشته‌ها و زنده‌ترها.

مسجد جمکران واقعا فضای عجیبی داره. یعنی اون گنبدا، پرده‌ها و فرشای فیروزه‌ای، تسبیح‌های سادهٔ سبز و شفاف (که من به دلایلی، به طرز عجیبی دوستشون دارم) و اون نور ملایم و گنجشک‌هایی که تو فضای داخلی مسجد پرواز می‌کنن قابلیت دارن تا مدت‌ها بشینی نگاهشون کنی. فقط به نظرم حوض آب، فضای سبز و جا برای نشستن کم داره و توجه به یه سری جزئیات.

این سری متوجه شدم مرقد امام علاوه بر بیش از حد تجملاتی و الکی بزرگ بودن، یه جور بلاهت معماری هم درش هست و اون این که شما اگر بخوای از جلوی بنا بری پشتش (یا برعکس)، تقریبا باید کل محوطهٔ جلو (یا پشت) بنا رو طی کنی. یعنی برداشتن یک سری ساختمون بی‌ربط رو وصل کردن به هم و چهار تا دونه راهرو بینشون نذاشتن برای رد شدن ملت. متاسفم اینو می‌گم، ولی اون حد از تجملات در کنار خوراک‌فروشی‌ها و بقیهٔ مغازه‌های کوچیک اون دور و بر، اون خانومی که با اصرار یکی از ساندویچ‌هامون رو ازمون گرفت (و مشخص بود بهش نیاز داره)، متصدی‌های خستهٔ ورودی و خروجی پارکینگ، آب‌نماهای بدون آب اطراف مرقد، سنگ‌نوشتهٔ (!) جملات سادهٔ رهبری در مورد امام اطراف محوطه، ساختمان قدس ایران (!) و اون حد از بی‌روح بودن بنا و محوطه و بی‌ارتباط بودنش با امام، خوراکِ نوشتن مقاله‌های انتقادی با عناوینی شبیه «پایانی بر یک انقلاب»، «آرامگاهی باشکوه برای یک ایدئولوژی مرده»، «قصری برای سکونت در دوران گذار»، «سرنوشت نمادین انقلاب فوریهٔ ۱۹۷۹» یا چنین چیزهاییه. خدا رو شکر که ما از اون خونواده‌هاش نیستیم و من چنین نظراتی ندارم و الا جدا بعید نبود متنای بلندی با همین عناوین بنویسم یا از ماجرای آیفونی اخیر هم یه سری عنوان این‌طوری براتون دربیارم :) خلاصه که، آدمِ خوب بودن سخته عزیزان. و روز‌به‌روز هم انگار سخت‌تر می‌شه. [و بدیهیه که منظورم از آدم خوب، آدم همیشه‌مهربون نیست. اونی که همیشه و همه‌جا و نسبت به همه مهربونه، اصولا آدم هم نیست چه برسه به خوب و بدش‌]

و رفتم قطعهٔ ۲۴. آخرین بار ۱۶دی۹۸ اون‌طرفا بودم. طرفای غروب. از اون نماهای سینمایی‌پسندی که یادت نمی‌ره. و هلیکوپترهایی که داشتن تو سرخی آسمون می‌رفتن سمت قم. برای تشییع آدمای خوب.
۱۵ دی ۱۴۰۰ ، ۲۰:۱۷ ۹ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
مهتاب

رزومه

اگر فیلم و سریال‌هایی که از کشورهای مختلف دنیا می‌بینم مبنا قرار دهم، باید بگویم انقلاب اسلامی، عمیق‌ترین آدم‌ها (و به‌خصوص عمیق‌ترین نوجوان‌ها و جوان‌ها) را تربیت کرده و می‌کند. حقیقتا کیف می‌کنم وقتی نوجوان‌های پانزده‌شانزده‌ساله را می‌بینم که به رسالتشان در بهبود آینده و اوضاع جهان، مبتنی بر معارف دینی فکر می‌کنند و این موضوع جزء دغدغه‌های جدی‌شان است. بله، ممکن است اشتباه کنند، کما این که همهٔ ما با هر طرز فکر و اهدافی ممکن است اشتباه کنیم، اما حوادث زندگی و ابتلائات مسیر دین‌داری، کم‌کم اشتباهاتشان را تصحیح می‌کند و بعد از مثلا ده سال، جوانی ۲۶-۲۵ ساله را می‌بینی با ده سال سابقهٔ حرکت و تلاش و تفکر در مسیر تحقق بزرگ‌ترین آرزوهای تاریخ بشر! این رزومه (خاصه در قیاس با متوسط سطح دغدغهٔ نوجوان‌ها و جوان‌ها در دنیا) فوق‌العاده است :)

۲۶ آبان ۱۴۰۰ ، ۱۷:۰۴ ۷ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۲
مهتاب

«خراب‌شده» ذهن توئه

وطن آدم مثل مادر آدم می‌مونه. تو می‌تونی مادرت رو دوست نداشته باشی یا حتی از داشتنش احساس شرمندگی کنی، اما حق نداری بهش توهین کنی. پاشو برو هرجا دلت می‌خواد، قهر کن، تا آخر عمرت باهاش حرف نزن، اما بهش توهین نکن. یاد بگیر اینو.




+ یه چیز دیگه هم بگم. «خودتون می‌دونید و مملکتتون» یه چیزی تو مایه‌های «تو و خدات برید بجنگید ما این‌جا نشستیم»ه. یه نفر یه جایی عصبانی بوده اینو گفته، منتها شما واسه این که نشون بدی خیلی خفن و باحال و زخم‌خورده‌ای، انقدر تکرارش نکن.
۳ مهر ۱۴۰۰ ، ۱۲:۵۴ ۶ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۲
مهتاب

هزار راه نرفته

یه مطلبی رو اخیرا دیدم یکی دو جا با این مضمون که «اگه آقای رییسی نتونه دیگه هیچ‌کس نمی‌تونه»؛ حالا نمی‌دونم نیت نویسنده یا منظورش از تونستن و نتونستن دقیقا چیه؛ منتها از هر زاویه‌ای نگاه می‌کنم حرف پرتی به نظرم میاد. ببینید، پروردگار عالم استعدادهای مختلفی رو که برای حل مشکلات هر جامعه‌ای نیازه، تو وجود بچه‌هایی که تو اون جامعه به دنیا میان قرار می‌ده و این وظیفهٔ نظام‌های آموزشی و بعد هم اداری جامعه است که بتونن این استعدادها رو پیدا کنن، پرورش بدن و نهایتا به سمت جایگاه درستشون هدایت کنن. در باب میزان عدالت و کیفیت آموزشی و شایسته‌سالاری و ترکیبات رویایی‌ای از این دست که لازم نیست چیزی بگم مسلما؛ چون همه‌مون می‌دونیم ایرادات زیادی به همهٔ این‌ها وارده، فلذا، گرچه آقای رییسی در انتخاباتی که گذشت، بین گزینه‌هایی که با عبور از فیلتر‌های بعضا نادرست، بالاخره تونستن خودشون رو در معرض انتخاب قرار بدن، بهترین گزینه بودن (به نظر من)، اما مطلقا مفهومش این نیست ایشون بهترین گزینه برای ریاست‌جمهوری در این مقطع زمانی هم هستن. چه بسا رییس‌جمهور مناسب برای ما الان گوشهٔ یه اداره یا وزارتخونه به خاطر نداشتن روابط موردنیاز یا وجههٔ شورای‌نگهبان‌پسند، در حال انجام وظایف عادی‌ش باشه و چه بسا که به خاطر انجام صادقانهٔ وظایفش مورد بی‌مهری و توبیخ هم قرار گرفته باشه. بنابراین اولا که من شخصا انتظار هیچ معجزه‌ای ندارم طی سال‌های آتی و ثانیا موفق نشدن آقای رییسی مفهومش بن‌بست ما ایرانی‌ها در حکومت‌داری نیست. برنامه‌ریزی برای داشتن گزینه‌های مناسب تصدی جایگاه‌های مختلف، حداقل از دورهٔ مهدکودک باید شروع بشه، تازه اگر دوران قبل از تولد یا سال‌های ابتدایی زندگی رو کلا در نظر نگیریم. 

خلاصه که، راه‌های نرفته خیلی زیاده. جوگیر نشیم لطفا.


پ.ن: من معتقد نیستم اصلا شایسته‌سالاری نداریم و همهٔ اونایی که دارن صادقانه کار می‌کنن توبیخ می‌شن یا هیچ آدمی سر جای درستش نیست و... . فقط عرضم اینه کاملا محتمله افراد زیادی سر جاشون نباشن یا به خاطر خدمت صادقانه نادیده گرفته بشن و الخ. (که همینم همه‌جای دنیا هست، فقط شدت و ضعف داره)
۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ، ۱۶:۰۹ ۱۰ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۲
مهتاب

تناسب سلاح

جواب «تفکر» و «ایده»، گلوله و خمپاره و موشک نیست. «ارتش آمریکا» نهایتا بتونه در مقابل «ارتش» یه قسمتی از جهان موفق بشه، در مقابل «تفکر» اون بخش از جهان، ارتش نیست که پیروز می‌شه، «فکر» آمریکاییه. نمی‌تونم دقیقا بگم شکست، چون هنوز معلوم نیست چی می‌شه، اما عقب‌نشینی آمریکا در مقابل طالبان، در همین راستا قابل‌فهمه. حالا اگر کسی از خود افغانستان یا بیرون از اون، دغدغهٔ واقعی اصلاح داره، باید نیروش رو بذاره رو اصلاح تفکر. مثلا طلبه‌های افغانستانی رو (با آزمون) بورسیه کنن تو حوزه‌های علمیهٔ ایران یا مثلا از ایران طلاب مجرد مجرب بفرستن افغانستان که همون‌جا بمونن و ازدواج کنن و یه نسل دورگه شکل بگیره. این‌ها می‌شه جواب تفکر با تفکر. بعد بیست سال دیگه نتیجه‌ش رو همه می‌بینن و برخلاف این فضاحت آمریکایی، از نتیجه کیف می‌کنن.



+ ترکیه و امارات هم به عنوان به‌روز‌ترین کشورهای سنی‌مذهب منطقه نباید باعث نگرانی باشن. اگر فکرمون و نحوهٔ اجراش بهتر باشه که خودش جواب می‌ده؛ اگرم نباشه، به هرحال ترکیه‌ای شدن افغانستان به پاکستانی شدنش ترجیح داره.

+ اگر برچسب خوش‌بینی مفرط بهم نخوره به نظر من قرار گرفتن مسئلهٔ طالبان در سطح مسائل اتفاق مبارکیه، چون احتمال داره به حلش کمک کنه. فراموش نکنیم که قبل از این اتفاقات هم خیلی از بخش‌های افغانستان دست طالبان بود و عملا مسئله وجود داشت، منتها در عمق، و نادیده گرفته می‌شد. اولین قدم حلش، همینه که بیاد روی سطح. روی سطح اومدنی که دیگه احتمال حملهٔ آمریکا هم در اون نیست. روی سطح اومدنی که می‌تونه شروع حل مسئله باشه.

۱ شهریور ۱۴۰۰ ، ۱۰:۰۵ ۱۰ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۱
مهتاب

نواندیش دینی شما آماده است

+ به عنوان اولین سوال، نظرتون رو در مورد قیام عاشورا بفرمایید.
- بله، خلاصهٔ نظر بنده اینه که اصولا قیامی در کار نبوده به اون معنا. منتها به هرحال شیعیان چون نیاز داشتن یه داستان حماسی تو تاریخشون داشته باشن، یه مقداری پر و بال دادن بهش که توجیه یه سری اقدامات و تصمیماتشون بشه.
+ متشکرم. لطف می‌کنید نظرتون رو در مورد وقایع بعد از رحلت پیامبر اسلام هم بفرمایید؟
- بله، در واقع اون رو هم اگر شما دقیق نگاه کنید اصلا به این شکلی که می‌گن نیست. یعنی اصولا شیعه نیاز داشته که یه روایت تراژیک خلق کنه تا بتونه خودش رو در موضع مظلومیت قرار بده و اقدامات سیاسی بعدیش رو توجیه کنه.
+ سپاسگزارم. محبت می‌کنید نظرتون رو در مورد نحوهٔ زندگی و از دنیا رفتن بقیهٔ امامان مذهب تشیع هم بفرمایید؟
- بله، به هر حال شما می‌بینید که شیعه در طول تاریخش نیاز داشته به این که کلا همهٔ پیشوایانش رو یه طوری مظلوم و شهید جلوه بده تا برای اقدامات سیاسی بعدی...
+ ممنونم. استاد در مورد تغییرات اقلیمی چه نظری دارید؟
- این هم در واقع از نیاز تاریخی شیعیان برای توجیه اقدامات سیاسی فرهنگی...
+ منشا کرونا؟
- نیاز شیعیان به توجیه کردن اقدامات...
+ علت انقراض دایناسورها؟
- به هرحال می‌دونید شیعیان نیاز داشتن در طول تاریخ...
+ ⚔️⛏️🗡️🔫
۲۸ مرداد ۱۴۰۰ ، ۲۱:۵۸ ۶ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۱
مهتاب

مرحمت فرموده ما را مس کنید خب

یه صفحهٔ اینستاگرامی هست که چند وقت پیش بهش یه کالایی رو سفارش دادم و قرار بود نهایتا ظرف یه ماه ارسال بشه. ارسال نشده و پیگیری کردم و با یه لحن طلبکار سربالا جواب گرفتم و ایضا یه پیام منت‌آمیزی که «همین هفته ارسال می‌شه» و یه طوری که یعنی داریم لطف می‌کنیم و اینا. بعد دقیقا مسئول همین صفحه یک‌سره در حال گذاشتن استوری‌های مختلف تبلیغاتی، تشکر از صبوری مخاطبین احمقی که ما باشیم، تبریک اعیاد و تسلیت شهادت و جمع کردن پول برای قربانی و خیریه و این‌طور چیزاست. حقیقتا دلم می‌خواست یه پیام می‌دادم می‌گفتم به جای این کارا به قولی که به مردم می‌دی عمل کن و این وقت و انرژی استوری گذاشتن رو بذار واسه انجام کارشون یا حداقل خجالت بکش و با این وضع بدقولی‌ت هی دری وری نگو؛ که البته هیچ‌کدوم رو نگفتم، چون تجربه ثابت کرده آخرش اونی که بدهکار می‌شه منم. الغرض، اگر خانم یا آقای جمهوری اسلامی هم به جای این همه تاکید زبانی روی مبانی و اصول و ارزش‌های موردنظرش، کار مردم رو راه بندازه، حالشون رو بپرسه و به سوالاتشون جوابی بده که سربالا نباشه، چه بسا خود اون مبانی و اصول به شکل طبیعی تو قلب مردم جا بگیرن و نیاز به این میزان هزینه‌زایی هم نباشه. چه بسا.




+ الحمدلله که در سراسر این مملکت یه خانم نبود که شایستگی مدیریت یه وزارت‌خونه رو داشته باشه. کاش این دستگاه‌های مختلفی که واسه دههٔ فجر و روز جمهوری اسلامی و روز زن و دختر و... گزارش‌کار رد می‌کنن، اینم جزء دستاوردهای انقلاب در جهت کرامت‌بخشی به خانم‌ها رد کنن^_^ [البته طبیعتاً با اون دستی که رو دکمهٔ ارسال پیامک کشف حجاب نیست]

۲۰ مرداد ۱۴۰۰ ، ۱۷:۵۱ ۴ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
مهتاب

و از المپیک امسال نتیجه می‌گیریم که...

از جنس مردم باشید، نسبت به آن‌ها تواضع داشته باشید و همهٔ تلاشتان را بکنید؛ آن‌وقت حتی اگر از آمریکا شکست بخورید، مردم کنارتان هستند، در قلبشان جای دارید و به معنای واقعی کلمه چیزی از ارزش‌هایتان نزد آن‌ها کم نمی‌شود.




+ در روزهایی که گذشت آقای حسن یزدانی و آقای حسن روحانی هر دو از مردم طلب بخشش کردند؛ قاعدتا اگر هر دو نفر را ببخشیم به نفر اول بی‌حرمتی کرده‌ایم :)
+ این روزها که بحث کشتی و ریاست‌جمهوری با هم سر زبان‌ها هستند، تماشای فیلم هندی «دنگال» را پیشنهاد می‌کنم. جهت اثبات این موضوع که تفاوتِ مدیریتِ «دیگه بهتر از این نمی‌شه و همینه که هست» با مدیریتِ «حتما یه راهی برای رسیدن به بهترین حالت وجود داره» مختص ایران و جمهوری اسلامی و دیروز و امروز نیست.
۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ، ۲۱:۲۲ ۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰
مهتاب

مسن، مردانه، کم‌ظرافت و غیرمردمی

در عکس‌های مراسم تنفیذ، تحلیف یا تصاویر افتتاح پروژه‌های مختلف، چقدر «مردم»، «خانواده» یا «هنر» دیده‌اید؟ مردم‌سالاری یعنی مردم در انتخابات شرکت کنند و بقیۀ اتفاقات پشت درهای بسته‌ای که آن‌ها را راه نمی‌دهند بیفتد؟




+ اگر قرار باشد شکست بخوریم، به خودمان خواهیم باخت.

۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ، ۱۰:۱۷ ۷ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
مهتاب

نیمهٔ شکستهٔ لیوان

تصور کنید یک لات بی‌سروپا، وسط خیابان شما را به باد کتک بگیرد، یکی دو دنده‌تان بشکند، بدنتان پر از کبودی شود، دردهای شدید جسمی (و به تبع روحی) داشته باشید، سختی و سنگینی عمل جراحی را تحمل کنید، ساده‌ترین کارهای روزانه مثل غذا خوردن برایتان سخت و دردناک شود و خلاصه روزهای متمادی طول بکشد تا به وضع عادی برگردید. اگر در جریان دورهٔ نقاهت یا پس از بهبودی به پلیس مراجعه کنید و افسر پلیس به جای تشکیل پرونده و پیگیری شکایتتان از ضارب بگوید: «حالا به هر حال بخشش از بزرگانه. شما ببخش. عوضش ببین چقدر خوب تو بیمارستان بهت رسیدن، چه دکتر و پرستارای خوبی داشتی! این به اون در!»، چه حالی می‌شوید؟ اگر حین بهبودی یا پس از آن، دوباره همان ضارب شما را مورد ضرب و‌ شتم قرار دهد و باز هم پلیس جملهٔ قبل را تکرار کند چه‌طور؟

استیضاح نشدن دولت حسن روحانی بعد از فاجعهٔ آبان ۹۸، کتک‌کاری اول بود و محاکمه نشدنش حتی بعد از پایان دورهٔ مسئولیتش ضرب و شتم دوم است. در این میان جناب رییسی اگر فرشتهٔ مقرب الهی هم باشد و ما را ظرف چهار سال به قدرت اول اقتصادی دنیا هم تبدیل کند (که نیست و نخواهد شد)، اتفاقی است در ردیف خوش‌برخورد بودن همان پزشک و پرستار که گفتم. و اصل موضوع سر جایش است. 



+ رییس‌جمهور باید چه کار کند تا بی‌کفایتی‌اش احراز و استیضاح شود؟
+ آقای رییسی در مراسم تنفیذ امروز گفتند دست‌بوسی رهبر انقلاب توفیقی بوده که به واسطهٔ کرونا از ایشان سلب شده. شما با تداوم سنت دست‌بوسی (رهبری یا علما) موافقید؟ چرا؟
۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ، ۲۳:۳۳ ۷ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۱
مهتاب

تعفن

سنت اصلی روشنفکری (حتی در ملحدانه‌ترین حالت) به مراتب شریف‌تر از روشنفکرزدگی و شبه‌روشنفکری است. کما این که خود تمدن غرب به مراتب شریف‌تر از غرب‌پرست‌ها و غرب‌زده‌هاست.

+ نظر مرا بخواهید، شبه‌روشنفکر جهان‌سومی، کریه‌ترین و نفرت‌انگیزترین موجودی است که در کل کائنات وجود دارد.
۵ مرداد ۱۴۰۰ ، ۱۰:۱۱ ۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
مهتاب

در ستایش اقلیت

- : به نظرت این ایدئال‌هایی که برای نوع انسان داری، این چیزی که دوست داری بهش تبدیل بشی، برای همه ممکنه؟ یعنی برای همه قابل‌توصیه است؟ فکر نمی‌کنی برمی‌گرده به روحیهٔ خاص خودت؟


+ : برای همه قطعا هم ممکنه و هم قابل‌توصیه. که اگر نبود، تلاش برای تعالی انسان و جامعهٔ بشری، در هر سطحی، اشتباه و بی‌فایده بود، که می‌دونیم نیست‌. ولی اگر منظورت اینه آیا همه اون مختصات رو در نهایت رعایت می‌کنن، باید بگم تجربهٔ تاریخ زندگی آدمی‌زاد نشون می‌ده که نه، اکثریت نمی‌خوان (و نه که نمی‌تونن) رعایتش کنن. منتها همون اکثریتی که رعایت نمی‌کنن هم نیاز دارن آدم‌هایی رو ببینن و بشناسن با سطوح بالای آرمان‌گرایی (بالا که می‌گم به نسبت متوسط جامعه). یه اقلیتی باید باشن که در مقابل هر کار خوبی در هر سطحی، پذیرش و تواضع داشته باشن. یه اقلیتی باید باشن که هرچقدر هم سخت بود و سخت شد، تلاش کنن خطوط قرمز اصلی، تبیین و اجرایی بشه. یه اقلیتی باید باشن که کاری به کم آوردن هیچ‌کسی نداشته باشن و کار درست رو در هر صورت پیگیری و‌ دنبال کنن و انجام بدن. من دوست دارم جزء اون اقلیت باشم.
۱۹ تیر ۱۴۰۰ ، ۱۷:۲۹ ۶ نظر موافقین ۱۴ مخالفین ۰
مهتاب

خرداد پر از حادثه و اینا

خب، ظاهرا که دوران شونزده‌سالهٔ حکومت سمنانی‌ها تموم شد و می‌ریم که داشته باشیم حکومت مشهدی‌ها رو بر دوسوم قوای مملکت. این دوسوم قوا یه زمانی دست ما مازندرانی‌ها هم بود که چون خیلی دوران درخشانی نبود، من سوت‌زنان از کنارش عبور می‌کنم. البته با توجه به این که رژیم قبلی هم دست ما بود، شاید بهتر باشه ماها کلا وارد سیاست نشیم 😁


پ.ن:
۱: البته من سنم به رای دادن به آقای احمدی‌نژاد قد نمی‌ده و ایشون از سال ۸۸ دیگه چهرهٔ محبوبی نیستن برای من، منتها حسرت تبریک گفتن رقبای اصلاح‌طلب به رییس‌جمهور منتخب، دوازده‌ سال بود رو دلم مونده بود.
۲: تبریک زودهنگام رقبا قبل از اعلام نتایج رسمی، کار درستی نبود.
۳: دومین باره کسی که بهش رای دادم انتخاب شده و اولین باره این اتفاق در حد ریاست‌جمهوری افتاده.
۴: آرای باطله دوم شدن. امیدوارم پیام این اتفاق، اون‌جاهایی که باید، دریافت بشه.
۵: خوشحالم و نگران. خوشحالی بابت آمار مشارکت (نه که کافی باشه ولی با توجه به جمیع مسائل و تبلیغات منفی، بازم خوبه انصافا) و رای بالای رییس‌جمهور منتخب و نگرانی بابت مسیر سختی که رو‌به‌روی دولته. ان‌شاءالله که قبل از هر چیز شاهد ترمیم شکاف‌های اجتماعی ایجادشده باشیم که قطعا بدون توجه به همهٔ اقشار جامعه و دیدن دغدغه‌هاشون ممکن نیست.
۶: امروز حتی آقای روحانی هم به نظرم آدم خوب و فرهیخته‌ای می‌آد :)
۷: دعا کنیم برای ایرانمون :)

بعدنوشت: از اتاق فرمان اشاره کردن دوسوم قوای مملکت که یکی دوسالی هست دست مشهدی‌هاست‌. که خب، راست می‌گن😅
۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ، ۱۱:۴۳ ۳ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۳
مهتاب

جواب «چه» را چه بدهیم؟

خانم یا آقای جمهوری اسلامی! در دنیایی که فقر، فساد و بی‌عدالتی در آن عادی دانسته و حتی تئوریزه می‌شود، در جهانی که آدم‌های کوتاه‌همت، این همه گناه و پلیدی و قتل و غارت و تجاوز و ظلم و بی‌بند‌وباری را پایان تاریخ و نهایت و غایت تلاش آدمی‌زاد می‌دانند، در عالمی که جریان غالب هنر و رسانه هم از پرداختن به فقر و ظلم و استضعاف شانه خالی می‌کند و نمایش فقرا، محرومین و مظلومین را به قدر لازم و کافی جذاب و دراماتیک نمی‌داند، در جهانی که برای دشمنان فضایی و تخیلی فیلم و سریال می‌سازند و چشم به این همه دشمن واقعی انسان و انسانیت بسته‌اند، ما، پای تو و آرمان‌هایت دربارهٔ آیندهٔ انسان و شان و جایگاه نوع بشر می‌مانیم. پای تو که تنها صدای واقعی معتقد به حضرت پروردگار، تنها آرمان متعهد به رفع و دفع ظلم از تمامی نوع بشر و رساندن او به اوج تعالی ممکن، در این دنیای پر از خاموشی و تاریکی هستی، می‌مانیم. می‌مانیم چون شرمندهٔ خودمان و فطرتمان خواهیم شد که مبارزین دیگری در آن سوی عالم، بدون اعتقاد به خدا و معاد، بدون پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، بدون علی (علیه افضل صلوات المصلین)، حسین (علیه‌السلام) و حضرت بقیه‌الله (روحی لتراب مقدمه الفداء)، پای آرمان مبارزه با ظلم، زندگی و هستی‌شان را خرج کرده‌اند. پای تو می‌مانیم حتی اگر این مبارزه هزار سال دیگر طول بکشد. پای تو می‌مانیم و همیشه آماده‌ایم که آرمان‌هایت را هرجا که لازم شد، به خودت یادآوری و از خودت هم مطالبه کنیم و کمکت کنیم که بایستی و با قدرت ادامه بدهی...



*«چه»: ارنستو چگوارا.

۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ، ۰۳:۱۳
مهتاب

کودتاچی زمانه‌ات را بشناس

یه چند قسمت از اون برنامهٔ «زندگی پس از زندگی» رو باید برای این نامزدهای انتخابات پخش کنن تا خیال نکنن اون دنیا هم هرکی‌هرکیه مثل این‌جا. د آخه لعنتی، از طرف یه دولت امنیتی که رییس‌جمهور با وزرای خودش جلسهٔ درست‌درمون نداره، با اون حجم تفرعن و تکبر بعضی از کله‌گنده‌ترین مهره‌هاتون، میای می‌شینی از ۲۸‌مرداد حرف می‌زنی؟ خود شعبون بی‌مخ انقدر وقیح نبود که شماها.



+ اگه ۲۸خرداد، ۲۸مرداد باشه که معلومه خیلی به عقب برگشتیم. دولت نیست که، ماشین زمانه😏
۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ، ۲۱:۳۰ ۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۳
مهتاب

ابتذال در ائتلاف

حضور ائتلافی دو یا چند نفر تو یه انتخابات، موضوع عجیب و غریب یا شرم‌آوری نیست. یه تکنیک سیاسیه که وقتی تو جای مناسبش استفاده بشه، نه‌تنها ضرر نداره که سطح رقابت‌ها و همین‌طور شور انتخاباتی رو بالا می‌بره. کما این که مثلا سال ۹۲ همچین ائتلافی بین آقای حداد، ولایتی و قالیباف وجود داشت ولی کسی حس نمی‌کرد ایرادی داشته باشه. ماجرا از وقتی به ابتذال کشیده شد که معاون اول دولت مستقر تو سال ۹۶ وارد رقابت‌ها شد. ابتذالش این‌جا بود که همه به شکل قطعی می‌دونستن ایشون فقط اومده که تو مناظره‌ها در حمایت از دولت حرف بزنه و انصرافش به نفع آقای روحانی قطعیه. در حالی که در حالت معمول این نوع ائتلاف‌ها، این که چه‌کسی/کسانی انصراف بدن و این که این اتفاق قطعا بیفته یا نه، به روند پیش رفتن رقابت‌ها، تبلیغات و نظرسنجی‌ها بستگی داره. فلذا، ائتلاف با پوششی بودن یکی نیست و خود ائتلاف‌ هم فحش نیست.
۲۰ خرداد ۱۴۰۰ ، ۲۳:۱۹ ۲ نظر موافقین ۹ مخالفین ۳
مهتاب

البته سطح دغدغه اگر ناشی از حب نفس نباشه، من رو خوشحال می‌کنه در مجموع

می‌فهمم بین صالح مقبول و اصلح کم‌تر مقبول درگیر باشید (البته حق نمی‌دم بهتون. درستش این بود از این مرحله رد شده باشید بعد این همه وقت، ولی حالا) چیزی که نمی‌فهمم اینه که چطور به این نتیجه می‌رسید آقای جلیلی الان اصلحه؟ به نظر من که نیست و اصلا دعوا این مدلی نیست که می‌گن. به‌وضوح آقای رییسی برای ریاست‌جمهوری مناسب‌تره. صرف برنامه داشتن هم که این همه روش تاکید می‌شه، دلیل چیزی نیست. آقای جلیلی می‌تونه یه استراتژیست یا برنامه‌ریز خوب باشه، ولی شخصیت اجرایی و کاریزماتیک نداره و به نظرم «اینو همه می‌دونن» :)




پ.ن: برای آقای رییسی هم البته همزمان با رای دادن دعا می‌کنم توانایی استفاده از زبان بدن و هوش کلامی‌شون افزایش پیدا کنه.

۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ، ۱۱:۲۱ ۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۴
مهتاب

چرا لری و کردی نه؟

این که تو مناظره ترکی حرف می‌زنید، یعنی مایی که ترکی متوجه نمی‌شیم آدم نیستیم یا چی؟ می‌فهمید این کارتون نژادپرستانه و باعث تقویت گسل‌های قومیتیه و بازم انجامش می‌دید، یا کلا شوق خدمت کورتون کرده؟

۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ، ۰۰:۵۷ ۵ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
مهتاب

عیدتون مبارک


+ قبول باشه ان‌شاءالله از همه‌مون.
+ برای قلب داغ‌دار مادرای اون فرشته‌های افغانستانی، برای مردم رنج‌کشیدهٔ یمن و برای مردم مظلوم فلسطین از ته دل دعا کنیم لطفا. ان‌شاءالله به‌ زودی زود روزهای شادی و شکوفایی امت سیدالمرسلین هم برسه و این سال‌های زجر و حقارت تموم بشن. به حق همین شب و روز عزیز...
۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ، ۲۲:۴۰ ۵ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
مهتاب